«بازدم» یک رمان تلخ است، اما تلخی اش از جنس خاص خودش است. شاید تعبیر من این باشد که هر جا مقداری زنانگی چاشنی اثری باشد زهرهای موجود در آن، خود به خود خنثی می شود.
طبق معمول اکثر آثار داستانی این سالهای ما «انجمن علفها»، سیر زندگی روزمرهای را بازگو میکند که با گذر از وحشت به ملال، نهایتا در کنشی به اسم «روایت» به فرجام میرسد.