این کتاب آنقدر خوب است که بهسختی میتوانیم کتابی مفیدتر از آن را تصور کنیم. ما با اثری جذاب، خوشخوان، پر از نکات و دادههای جالب روبهرو هستیم. ولی همۀ این موارد فرعی است. ویژگی اصلی کتاب آن است که بسیار مفید و راهگشاست. این فایده عام است.
مارتین هایدگر (۱۸۸۹-۱۹۷۶) محبوبترین فیلسوف معاصر غربی نزد ایرانیان است. با اینکه فلسفه او دشوار و پیچیده است، اما حتی کسانی که به طور تخصصی به فلسفه نمیپردازند، جنس فلسفه او را دوست دارند. به همین سبب انتشار کتابهایی که به این فیلسوف مربوط میشود، رونق زیادی دارد.
اگر به جهانی که در آن زندگی میکنیم از منظر علوم طبیعی بنگریم، محکمترین واقعیتها امور مادی و فیزیکی هستند. و اگربخواهیم با ریزبینی مته به خشخاش بگذاریم، واقعیتهای اساسی، اتمها و ترکیبات آنها هستند.
اساسا یک فیلسوف در گفتگو چیزهایی میگوید که در کتابهایش نوشته. حال نخواسته یا نتوانسته. در گفتگو چیزی هست که در متن مکتوب نیست؛ زیرا گفتگو اساسا امکان بیان مطالبی را فراهم میکند که متن مکتوب از آشکار کردنش ناتوان است. از این روی کتابهایی که در اصل گفتگوی با فیلسوفان باشند، کم نیستند و…
اشتراوس اهل فلسفه را به طور کلی دو دسته میکند: فیلسوفان و پژوهشگران فلسفه. فیلسوفان بسیار کمشمارند. او اکثریت قریب به اتفاق اهل فلسفه، از جمله خودش، را حداکثر پژوهشگر فلسفه میداند و نه فیلسوف
این اثر در واقع مجموعه مقالاتی است که در دو بخش جای گرفتهاند: بخش اول، “برشی از ارتجاع”، و بخش دوم، “فضیلتهای خشونت
در جوامع لیبرال سخن گفتن از عدالت ساده نیست؛ زیرا عدالت ارزش نهایی لیبرالیسم نیست. بلکه متاخر از آزادی است. در تعارض میان آزادی و عدالت، لیبرالیستها طرف آزادی را میگیرند و نه عدالت. چرا؟
آنچه بوخنسکی انجام داده است در واقع ترسیم چارچوب اصلی و نشان دادن خطوط کلی فلسفه غرب در نیمه اول قرن بیستم است. اساتید میتوانند آن را به عنوان یک درسنامه لحاظ کنند و هر بخش را طبق صلاحدید خود در جهتهای مورد نیاز بسط دهند
آنچه بوخنسکی انجام داده است در واقع ترسیم چارچوب اصلی و نشان دادن خطوط کلی فلسفه غرب در نیمه اول قرن بیستم است. اساتید میتوانند آن را به عنوان یک درسنامه لحاظ کنند و هر بخش را طبق صلاحدید خود در جهتهای مورد نیاز بسط دهند
کافکا آدم بسیار کمحرفی بود و بیشتر روی کاغذ سخن میگفت. به همین دلیل حرفهای او را باید در نامهنگاریهایش یافت. همچنین، نامهنویسی هم از امکاناتی برخوردار است که هیچ نوع نوشتن دیگری واجد آن نیست. البته نامهنگاری کافکا کاملا در خدمت نوشتن بود و نه برای تفریح و تفنن و انبساط خاطر. او از…
در آثار و اندیشههای متفکران قرن هفدهم، نمونههای زیادی را میتوان ذکر کرد که در آنها به نقش روش در شناخت پدیدهها اشاره میشود، اما همین چند مورد به خوبی نشان میدهد که روش چه ارزش و اهمیتی دارد.
هیچگاه مدینه فاضلهای در تاریخ بشریت محقق نشد. شاید چنین چیزی هرگز هم بهوجود نیاید. ظاهرا مدینه فاضله از آن خیالات خام و آرزواندیشیهای سودایی متفکران بود و تاکنون هم همگان آن را با خود به گور بردهاند
این اثر در اصل یک کتاب نیست، بلکه مجموعه مقالات متنوع کوتاه و بلندی است که وضعیت فلسفی فعلی کشورمان را بررسی میکند. این بررسی از منظر فلسفهای خاص صورت میگیرد؛ زیرا نویسنده به اندیشههای هایدگر تعلق خاطر دارد
به نظر میرسد که در ایران دو آفت بزرگ، پژوهشهای زنانهمحور را تهدید میکند. اولی رویکرد مردستیزی است. بسیاری از پژوهشگران، بهویژه برخی فمنیستها، گمان میکنند برای جانبداری از زنان و طرفداری از حقوق آنان باید به مردان به مثابه دشمنان یا متجاوزان نگاه کر
برخی گمان میکنند برای انجام تحقیقاتی تطبیقی در فلسفه، دانستن مجموعهای از قواعد و نظریات کافی است. آنگاه دو فیلسوف یا دو فلسفه را گزینش کرده و آن مجموعه را بر آن دو، اعمال میکنیم. این امر بدین معناست که فلسفه تطبیقی یک روش کاملا مکانیکی است. اما این تلقی توهمی بیش نیست
گاندی در میان توده مردم هواداران بسیاری داشت، اما او عوامفریب نبود؛ زیرا بسیاری از شخصیتهای بزرگ نیز به او علاقمند بودند. حتی کسانی بر این باور بودند که از خداوند الهام میگرفت.
این اثر کتابی است درباره هنرهای تجسمی؛ درباره معماری، عکاسی و نقاشی. گشتوگذاری در هنر شرق و غرب است. بحث با غرب آغاز میشود و هر چه جلوتر میرویم به ایران نزدیکتر میشویم.
موضوع اندیشههای والتر بنیامین (۱۸۹۲-۱۹۴۰) چیزهای حاشیهای بود: تمبرها، مبل، مد، رؤیا، خیابان، پاساژ، پرسهزدن، ساختمان، تابلو، جلد کتاب، عکاسی، روسپیگری، میز و صندلی و دهها چیز درشت و کوچک. برخی گمان میکنند به همین دلیل بود که خود او هم در حاشیه قرار گرفت و جزو هیچکدام از جریانهای اصلی فلسفه قرار نگرفت.
“آدورنو نابغه بود”. هربرت مارکوزه (۱۸۹۸-۱۹۷۹) با تأکید بر واژه نابغه توصیف دوست و همکار خود را آغاز میکند و در ادامه میافزاید: “میگویم نابغه چون هیچ کس دیگری را مثل او ندیدهام که همانطور که به فلسفه و جامعهشناسی و روانشناسی و موسیقی و هر چیزی اینقدر یکسان تسلط داشته باشد.
در ابتدا پیشینه مباحث فمنیستی در قرون هجدهم و نوزدهم بیان میگردد. در آن دو قرن بیشتر متفکران این عرصه بر این باور بودند که نحوه تعلیم و تربیت زنان باعث شده که زنان در زمینه توناییهای فردی و اجتماعی از مردان عقب بیفتند. از نظر آنان با در پیش گرفتن شیوههای دیگر میتوان این…
کارل مارکس (۱۸۱۸-۱۸۸۳) در جایی مینویسد که ای کاش میتوانست شاخ و برگ مفصل و انبوه منطق هگل را بزند و هسته مرکزی آن را در یک صفحه تقریر کند تا همیشه آن را پیش چشم داشته باشد و خوب از آن استفاده کند. آن هسته مرکزی دیالکتیک است. مارکس به قدری شیفته دیالکتیک بود…
محتوای رؤیا شاید واقعیت نداشته باشد، اما خود آن بخشی از واقعیت زندگی است و نمیتوان و نباید آن را نادیده گرفت. نیچه که عادت داشت هر چیزی را که ادعای حقیقیبودن دارد، با پتک بکوبد و پودر کند، و حتی خود حقیقت را یک دروغ بزرگ میدانست، در مورد رؤیا میگوید: “آنچه ما در…
حدود سه سال است که از انتشار مجموعه ترجمه مدخلهای دانشنامه فلسفی استنفورد میگذرد. این کار که به همت انتشارات معتبر ققنوس انجام شده است، خدمت دیگری به عرصه نحیف علوم انسانی در کشور ماست. از محاسن و مزایای این مجموعه چیزی نمیگوییم که دیگران بسیار گفتهاند. اما تاکنون هیچ بررسی قابل توجهی در مورد…