درجستجوی هویت و بازیافتن خویش
دنیا . ع . پ
کوچه آبی زده به صورت خویش سرخوشی لانه کرده در یارت از پس روز های دوری باز دیدنت مثل عید میآید نقل و بادام چای آماده است سرخ بر تن نموده دلدارت. «افسانه واحدیار حبیب زاده»
زنی که رنج هایش را پنهان می کند پشت…
