خاله گل آمد و مرا برد خانه خودشان. غروب بود. هوا خاکستری بود. شوهرخاله گل بغلم کرد. به موهام دست کشید و بعد، پیشانیام را و گونههام را بوسید. با سبیل شوهر خاله گل بازی کردم که مثل پشمک نرم بود، اما مثل پشمک سفید نبود.
چهارم دی ماه زادروز نویسندهای است که او را به عنوان پدر داستاننویسی اجتماعی میشناسیم. مردی که در شناسنامه احمد اعطا بود و وقتی نویسندگی پیشه کرد، نام هنری احمد محمود را برگزید. به انگیزه هشتاد و ششمین سالروز تولد احمد محمود، مهمان بابک اعطا سومین فرزند او شدیم و در گفتوگویی دوستانه، گوشههایی از…