Skip to content Skip to sidebar Skip to footer

Tag: زندگی احمد محمود

داستان آدینه (21): «تب خال» اثر احمد محمود

خاله گل آمد و مرا برد خانه خودشان. غروب بود. هوا خاکستری بود. شوهرخاله گل بغلم کرد. به موهام دست کشید و بعد، پیشانی‌ام را و گونه‌هام را بوسید. با سبیل شوهر خاله گل بازی کردم که مثل پشمک نرم بود، اما مثل پشمک سفید نبود.

Read more

احمد محمود به روايت پسرش، بابك اعطا

چهارم دي ماه زادروز نويسنده‌اي است كه او را به عنوان پدر داستان‌نويسي اجتماعي مي‌شناسيم. مردي كه در شناسنامه احمد اعطا بود و وقتي نويسندگي پيشه كرد، نام هنري احمد محمود را برگزيد. به انگيزه هشتاد و ششمين سالروز تولد احمد محمود، مهمان بابك اعطا سومين فرزند او شديم و در گفت‌وگويي دوستانه، گوشه‌هايي از…

Read more