در بحبوحهٔ دورانی که اختراعات یکی پس از دیگری زندگی انسان را تکان میداد، فیلسوف بدبینی پیدا شد که میکوشید حقیقت زندگی را برملا کند. او میگفت حقیقت زندگی در دایرهای محصور شده که در یک طرفش لذت ایستاده و در سوی دیگرش حسرت. آدمی، مادامیکه در جهان است، بین این دو میرود و میآید…
باور بزرگ شوپنهاور (۱۷۸۸ ـ ۱۸۶۰ م.)، این است که بر خلاف بسیاری از نظریههای فلسفی، در جهانی زندگی میکنیم که هیچ اراده و کنترلی فردی و یا همچنین هیچ خواست فردی در آن وجود ندارد