مرلین مونرو به وضعیتی مبتلا بود که به آن «حس متقارن» می گویند. در این وضعیت، چیزهایی که فرد می بیند، می شنود، بو یا مزه می کند، همگی با حسی کاملا نامرتبط درک می شود.
ساعت ۳:۳۰ صبح روز پنجم اوت سال ۱۹۶۲ پرستار مرلین مونرو از خواب بیدار می شود و متوجه می شود هنوز چراغ اتاق خواب او روشن است. در نتیجه تصمیم می گیرد سر و گوشی آب دهد، تا ببیند ماجرا از چه قرار است ولی وقتی چند بار در می زند و جوابی نمی شنود.