رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: سارا پنی پکر

درباره رمان «روباهی به نام پکس»

اگر مرا اهلي كني محمدرضا مرزوقي   «تازه اين لحظه بود كه روباه فهميد پسر دارد گريه مي‌كند. برگشت تا صورتش را ببيند و مطمئن شود. بله، صاحبش داشت گريه مي‌كرد... اما بي‌صدا... روباه اشك‌هاي پسر را ليسيد؛ بوي خون نمي‌آمد! گيج شد. هميشه فكر مي‌كرد وقتي كسي گريه مي‌كند، حتما معني‌اش اين است…

ادامه مطلب