هنوز شعر «پريا» در سرش ميچرخد؛ شعري كه با آن بزرگ شده. مرد بازيگر عادت داشت هر شب اين شعر را براي پسرش بخواند. تمام شبهاي كودكي پسر با «پريا» آميخته است. صداي پدر مثل آبشار جاري ميشد در گوشهايش و او آرامآرام به خواب ميرفت. گويي بازي زمان است و نميدانم در اين بازي،…
