رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: سیاست ادبیات

نقب‌زدن به ژرفای جامعه نوشته ژاک رانسیر

ادبیات عبارت است از دو جزء جدایی‌ناپذیر دانش جامعه و خلق اساطیر تازه. بر این مبنا شباهت میان بوطیقا و سیاست تعریف می‌شود. رژیم تازه دلالت که بری از اراده به دلالت‌ورزی و کنش -در-گفتار برگزیدگان است، در عین‌حال از صحنه سیاست دمکراتیک نیز فاصله می‌گیرد

ادامه مطلب

وجه شاعرانه بالزاک

جهان کلاسیک بازنمایی میان دلالت‌ورزی و خواست دلالت پیوند برقرار می‌کرد. اتصال بین یک اراده کنش‌گر و اراده‌ای دیگر، به‌نحوی که اولی کنش‌خواه می‌شد، اساسا به رابطه‌ای خطابی می‌انجامید. این همان قدرت گفتار-در- کنش است که واعظان انقلابی با قائل‌شدن به تداوم میان فصاحت جمهوری‌های باستانی و فصاحت انقلاب جدید، از نظم سلسله‌مراتبی بلاغت…

ادامه مطلب

به سخن درآمدن سنگ‌ها / ژاک رانسیر . ترجمه پویا رفویی

تنها کاری که لازم است آدم از عهده‌اش برآید، برخورداری از قابلیت خواندن مطلب چاپی است، قابلیتی که کارگزاران دولت‌های مبتنی بر رأی و مالیات رواج آن را در بین مردم بر ذمه خود می‌دانستند.دمکراسی نوشتار در گرو گرایش به سکوتی زیاده‌گو است که به الغای تمایزی می‌انجامد که بین صاحبان کلام کنش‌مند و صاحبان…

ادامه مطلب

این عوام رمان‌خوان

اصل دمکراسی نه شرایطی اجتماعی، بلکه گسستی نمادین است،گسستی است میان نظم معین فیمابین بدن‌ها و کلمات، نظم معین فیمابین شیوه‌های سخن، شیوه‌های عمل و شیوه‌های هستی. از این بابت، می‌توان بین «دمکراسی ادبی» و نظم کلاسیک بازنمایی قائل به تعارض بود.

ادامه مطلب

سیاستِ ادبیات: زمانی برای کلام ژاک رانسیر . ترجمه پویا رفویی

سیاست ادبیات نظیر چیزی شبیه به سیاست نویسندگان نیست. به تعهدات شخصی نویسندگان در کشمکش‌های اجتماعی یا سیاسی دورانشان نمی‌پردازد. به شیوه‌ای نیز نمی‌پردازد که نویسندگان ساختارهای اجتماعی، جنبش‌های سیاسی، یا هویت‌های گوناگون را در کتاب‌هایشان بازنمایی می‌کنند. تعبیر «سیاست ادبیات» حاکی از آن است که ادبیات به صرف ادبیات‌بودنش سیاست می‌ورزد.

ادامه مطلب