«خدای چیزهای کوچک» بنای سحرآمیزی است از روایت «بیخود»شدگی انسان در بستر ارزشهای ترکیبی که با معماری مقتدرانهاش ما را به تماشای دنیایی مینشاند که در ازدحام کثرت، آدمهایش را به انزوایی ناگزیر میراند؛ دنیاییکه بهشدت نیازمند لمس یگانگی و گذر از زیرساختهای هولناکِ بدفرجام و چندگانه است.
وقتی «خدای چیزهای کوچک» را میخوانی، به حرفِ جان برجر ایمان میآوری که این رمان «شاهکار بینظیری است که هرگز مثل آن نوشته نشده و نخواهد شد»؛ جان برجر، رماننویس و منتقد بریتانیایی