بوتیک (۱۳۸۲) داستان زندگی چند جوان است که فیلم از میان آنها روی زندگی جهانگیر (محمدرضا گلزار) بیش از دیگران تمرکز میکند و به او بیشتر نزدیک میشویم تا بدانیم آشناییاش با دختری جوان چهگونه آرامش ظاهری زندگی او را بههم میریزد و او دیگر هرگز به موقعیت ابتدایی زندگیاش بازنمیگردد و در موقعیت تازهاش…
تاراج در اکران سینماییاش و با توجه به اینکه درجهی کیفی «ج» داشت که در سالهای میانی دههی ۱۳۶۰ به معنی سه هفته اکران بود، توانست مخاطبان فراوانی برای خودش دستوپا کند. این فیلم دقیقاً در تقابل با سیاستهای سینمایی آن دهه قرار داشت؛ هم ستارهسازی میکرد و هم با هدف جلب مخاطبان ساخته شده…
تقریباً همهی آنهایی که درباره فیلمنامهنویسی چیزی نوشتهاند به این اشاره کردهاند که آنچه فیلمی را ممتاز میکند، در واقع شخصیتهای آن هستند؛ و این قاعدهای است که یکی از بهیادماندنیترین آثار سینمای ایران را رقم زده است. البته ناگفته نماند که اشاره به این نکته هرگز به این معنا نیست که فیلم خالی از…
وقتی از سینمای کیمیایی حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟ آنچه در نگاه نخست بیش از هر چیز دیگری در روایت آثار کیمیایی به چشم میخورد، این است که همواره در آثارش داستان خیلی پیش از شروع فیلمهایش آغاز شده و ما ناگهان در میانهی داستان با شخصیت اصلی روبهرو هستیم و باید بهسرعت او…
'نگاهی به «جنایت و مکافات» اثر لف کولیژانوف
اقتباسی از شاهکار فئودور داستایفسکی
راسکولنیکوف با طعم ادبیات
شاهپور عظیمی
سینما هیچگاه بینیاز از ادبیات نبوده است. شاید دلیلش را باید در توانمندی ادبیات برای روایت دانست. خیلی پیش از اینکه سینما پا به منصهی ظهور گذاشته باشد، بزرگانی مانند دیکنز و البته داستایفسکی روایت داستانی…
سینما هیچگاه معادن طلایش را دور نمیاندازد و تا آنجا که توانش را داشته باشد، تهوتوی این معادن را میکاود تا مگر طلایی دستش را بگیرید. یکی از این معادن طلا که عیارش بالا نیست، سری فیلمهای موسوم به جیمزباندی است.
از میان کارگردانان سینمای قصهگوی کلاسیک؛ سام پکین پا – که یکی از دوستداران آثارش نیز هستم- خشونت افسارگسیخته را انتخاب کرد و آن چنان بر نمایش خشونت در آثارش تأکید داشت که سرانجام چنین عنصری در آثار او شکلی حتی آیینی به خود گرفت
تقریباً چه آنهایی که سینمای هند را میشناسند و دنبال میکنند و چه کسانی که نگاهی توریستی به این سینمای فراگیر دارند، همهی آنها شعله (۱۹۷۵) ساختهی رامش سیپی را دستکم یک باری دیدهاند
اصولاً هر کارگردانی در دوران فیلمسازیاش تلاش میکند به یکی از اهرمهای مورد علاقهی مخاطبان سینما در آثارش دست یازد و آن را پررنگتر از مؤلفههای دیگر بپروراند. جان فورد خانواده را برگزید. هیچکاک ترس را و فریتس لانگ شخصیتپردازی و داستانگویی را انتخاب کرد. ولز رفتارهای فرمگرا در آثارش را میپسندید. جان هیوستن مکث…