در مقالهی پیشین اشاره شد که چگونه سوءبرداشت گلشیری از مکتب فرمالیسم روسی جدال آسیبزای بین فرم و محتوا را وارد ادبیات داستانی ایران کرد. نیز گفته شد که این سوءبرداشت چگونه به خشکاندن درخت تنوع ادبی در ادبیات معاصر ایران یاری رسانده است. در مقالهی پیشرو، به جنبههای دیگری از تأثیرپذیری گلشیری از این…
جنبهای از آنچه تقوی در مورد گلشیری نگاشته درست و جنبهای دیگر از آن قابل بحث است. قائل شدن به اینکه «نویسندگان نسل جوان ایران بیش از هر نویسندهی دیگری از گلشیری متأثر» شدهاند تا حد زیادی درست است، اما اینکه بگوییم آنها «راههایی» را پی گرفتهاند که دروازههایشان را او به رویشان گشوده است…