لئونارد کوهن افسانهای تکرارناشدنی است. در زندگانیاش همه کار کرد. عاشقیها کرد، آوازها خواند، شعرها سرود، رمان های بینظیر نوشت، از کتاب مقدس به زبان شعر و موسیقی گفت و اسطوره چندین نسل از مردمان زمین بود
آنچه در ادامه می خوانید ترجمه دو شعر زیبا از آثار لئونارد کوهن است ؛ مردی از جهان موسیقی و شعر و ترانه خوانی که به تازگی در گذشته است و آثارش از منظر ارج و قرب چیزی از باب دیلن برنده نوبل امسال کم نداشت…
مرد این روزگار بَم بود. شهرتش هم برگشت به همان صدای سخت خشدار. صدایی که از اعماق نتهای آوازی برآمد و بالا رفت. صدای کوهن در کل جهان گشت. به ایران هم رسید. کافههای دهه ٧٠ تهران ناگهان پر شد از مردی که خواند: «همه میدونن… همه میدونن خوبها رفتن… بیپولها فقیرتر شدن، پولدارها پولدارتر…