ادبیات داستان کوتاه لاشخور اثر فرانتس کافکا لاشخوری بود که منقار در پاهای من فرو میکرد. پیشتر چکمهها و جورابهایم را از هم دریده بود و حال به گوشت پاهایم رسیده بود. پس از هر نوک چند بار ناآرام به گرد سرم میچرخید و باز کار خود را از سر میگرفت۲۷ تیر ۱۳۹۶0Commentsتوسطبابک وندادادامه مطلب