'برشی از «ما همیشه قلعهنشینان»
اثر شرلی جکسون
ترجمه علی رضا مهدی پور
روزهای یکشنبه پناهگاههایم را امتحان میکردم، جعبه سکههای نقرهای که کنار نهر دفن کرده بودم، عروسکی که در مزرعه بزرگ دفن کرده بودم، و کتابی که در کاجستان به درختی میخکوبش کرده بودم؛ تازمانیکه آنها سرجایشان بودند، چیزی نمیتوانست بیاید و به…