بخش اول داستان با شروعي محكم و باورپذير حكايت از يك رويداد است؛ رويدادي كه تصويري از گمانهزني راوي را به دنبال دارد. زبان در رمان «آنها كه ما نيستيم» زباني برخاسته از ذات جامعه و دردهاي هميشگي انسانهاست. دردهاي مشتركي مانند عشق و دوستي، ناگزيري و جبر همچنين تحمل جبر موجود و ناديده…
فرض بر اين است كه هر داستان كوتاهي، به عنوان برشي از زندگي جاري در دنياي درون متن، گذشته، حال و آيندهاي دارد و نويسنده بدون پرداختن به جزء به جزء همه آنها، دست روي لحظههايي ميگذارد كه ظرفيت بازگويي آن را دارد؛ با پذيرش اين فرض، محمد حسيني نويسندهايست كه اين لحظهها را خوب…