…. آنها را به دقت در آب سرد شست و کثافت را از زیر ناخنهایش بیرون آورد و بعد چمباتمه زد و زانویش را آب کشید. ترمزبان حرامزاده ی پست فطرت. یکروز بالاخره گیرش میآورد. بالاخره بههم میرسیدند. ناکس کلک قشنگی به نیک زده بود. گفته بود: «بیا اینجا پسر، بیا میخوام یه چیزی بهت…