کتاب نگاهی به کتاب «دانوب خاکستری»/ کاوه شایسته دخترکی هستم گریان و دارم در جنگلی با صداهای مخوف میدوم. گرسنهام. گرسنهام، چون میترسم و از کلبهی مادربزرگم فرار کردهام. او همیشه در بستر افتاده و هیچ وقت بلند نمیشود و فقط سر و دستش پیداست۳ بهمن ۱۳۹۶0Commentsتوسطبابک وندادادامه مطلب