«میراث شکست» اثر کران دسای
حشرهای چوبمانند به درشتی شاخهای کوچک از پلهها بالا آمد. سوسکی با لکه قرمز نامعقولی بر پشت، سررسید. عقربی بیجان را مورچهها تکهپاره کرده بودند – صفی از مورچههای کارگر ابتدا دست «پاپای»وارش را کندند و بردند، بعد نیش و سپس چشمش را- اما گیان نیامد. به دیدن عموپاتی رفت.…