نجیب محفوظ، در حالی که در ساحل دیگر رودخانه عمر خود ایستاده بود میدید که راه دراز زندگیاش به نسبتهای مختلف در آثارش پراکنده است: ایستارها، حالتها، دیدگاهها، چشماندازها، اشتیاقها، گمانها، جلو رفتنها و به عقب برگشنتنها. از این رو ترجیح می داد خود را دیگر در شرححالی تکرار نکند