رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: نشر افکار

دنیای تنهای تنها /نگاهی به «چیزی را به‌هم نریز» نوشته رضا فکری

کانت می‌گوید ما جمعیت تنهایان هستیم. مجموعه‌داستان «چیزی را به‌هم نریز»، نوشته رضا فکری هم تصویرگر همین گفته‌ کانت است؛ جامعه‌ای متشکل از انسان‌های تنها که همچون جزیره‌هایی بی‌ارتباط باهم در اقیانوسی به پهنای یک شهر، یک کشور و یک جهان قرار گرفته‌اند.

ادامه مطلب

نگاهی به کتاب «ایران عصر صفوی» اثر اندرو جی. نیومن/ ترجمه‌ی بهزاد کریمی

در این کتاب دلایل تضعیف ساختار قدرت صفوی در همین تضاد دوگانه منافع قومی و رخ دادن جنگ‌های داخلی از همان ابتدا ریشه‌‌یابی می‌شود. جنگ‌هایی که در دوره تثبیت قدرت توسط شاه تهماسب آغاز می‌شود و تاجیک‌ها و ترک‌ها در آن نقش بازی می‎کنند

ادامه مطلب

نقد و بررسی مجموعه داستان «چیزی را به هم نریز» اثر رضا فکری

خواندن داستان‌هایی با مضمون‌های اجتماعی همیشه خوشحال‌کننده است، زیرا در عوض تک‌گویی‌های بیمارگونه که حکایت از روان‌پریشی و توهم دارد و بیشتر وقت‌ها پناه بردن به مالیخولیا برای پوشاندن کم‌سوادی است‌، به مصائب و مسائل انسان امروز در سطوح و طبقه‌های مختلف اجتماع می‌پردازد. مجموعه داستان «چیزی را به هم نریز» 9داستان دارد که تاملات…

ادامه مطلب

نگاهی به داستان «رقص یک متری یک سیاه» نوشته آیت دولتشاه (خویش خانه)

مجموعه داستان خویش خانه شامل یازده داستان به نامهای: قرارگاه متروکه، خویش خانه، ناشنیده‎‎های درخواب، خیره به ماه پنجره پنجره‎ای، از ورای کنگره‎ها، حکم، نقش جنازه نبیه، لکه‎‎های آتش، اورکت آمریکایی، پایان کابوس‎ها، آخرین روز‎های ناصح، رقص یک متری یک سیاه، گم شده عمو، کاش این خیابان تا ابد ادامه پیدا کند، آخرین دلنوشته استاد…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان «چه‎کسی از دیوانه‎ها نمی‎ترسد؟» اثر مهدی رضایی

مهدی رضایی در پرداخت شخصیت‎‎های رمان «چه‎کسی از دیوانه‎ها نمی‎ترسد؟»، بویژه شخصیت محوری داستان یعنی  «آرمان» موفق بوده، ولی به‎نظر می‎رسد دیگر شخصیت‎ها را در دل داستان به‎صورت یک طرح خام ر‎ها کرده است. جوری که بیشتر، شباهت به مِه دارند در یک هوای کاملا صاف و بی‎آلایش. برای همین، بقیه شخصیت‎ها در کنار شخصیت…

ادامه مطلب

نگاهی به مجموعه داستان «چه سینما رفتنی داشتی یدو؟!» نوشته قباد آذرآیین

پشت گویش‎ها، رفتار است. رفتاری که فرهنگ آن اقلیم را می‎نمایاند. چه سینما رفتنی داشتی یدو؟! با گویش آبادانی نوشته شده است. دقیقا به قول معروف « واو » ننداز به زبان آبادانی تحریر شده است. چیزی که اگر بخواهی به چگونگی پدیده چنین گویشی فکر کنی و بروی با رویکرد پژوهش آن را ورانداز…

ادامه مطلب

نگاهی به «چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد؟» اثر مهدی رضایی

خوانش رمان مهدی رضایی ما را متوجه این موضوع می سازد که کسی دارد دغدغه های اجتماعی اش را باز گو می کند و نسبت به برخی از چیز هایی که در اجتماع در جریان است ، نگاهی بدبینانه و انتقادی دارد . لذا آدم ها را دیوانه فرض می کند (همه آدمها دیوانه اند،…

ادامه مطلب

نگاهی به «چه سینما رفتنی داشتی یدو ؟» اثر قباد آذر آیین

خوانش هر داستانی اسلوب و ابزاری را طلب می کند ، برای اینکه خواننده متنی را فهم کند باید میان عناصر و مولفه های متن انسجام و هماهنگی موجود باشد .واین همان طبیعی سازی است که کالر راجع به آن می گوید طبیعی ساختن یک متن عبارت است از پیوند زدن متن به نوعی سخن…

ادامه مطلب