وقتی «کارلوس فوئنتس» برای اولین بار در ژنوبه دیدار «هرمان هسه»، نویسنده بزرگ رفت، تکلیف زندگی اش برای همیشه مشخص شد. مادر کارلوس، دل بسته ادبیات بود و بارها پسرش را به نوشتن تشویق می کرد اما پدرش که دیپلمات بود، سوداهای دیگری برای کارلوس داشت. سرانجام پدر صریحا از فوئنتس می خواهد تا در…