نخستین دوره دفترهای پیوسته «لوح»*، که جُنگی بود ویژه قصه (و البته با گوشه چشمی هم به ادبیات نمایشی) و زیر نظر کاظم رضا درمیآمد، در چهار دفتر و بهترتیب در خرداد ١٣۴٧، اردیبهشت ١٣۴٨، تابستان ١٣۵٠ و زمستان ١٣۵٠ منتشر شد
سه تن بودند. اولی، جوان بود و پُرحرارت، علوی که اکنون نمیدانم کجاست. هرکجا هست به سلامت. دیگری، مقدسیان، که خندانخندان تا لبِ گوْ میآمد و میرفت. افسوس که سالی میگذرد - و بیش- که رفت. و دیگر خودِ کاظم رضا، که نمیدیدمش، فقط اسمش بود.