تا پیش از مرگ میشل بوتور در روز چهارشنبه سوم شهریور ۹۵، به سختی می شد باور کرد نویسنده ای که سال هاست بدل به یکی از کلاسیک های ادبیات فرانسه شده و آثارش در مدرسه و دانشگاه تدریس می شود، هنوز زنده باشد.
«دگرگونی» میشل بوتور تنها کتابی است که من از جریان ادبی «رمان نو» فرانسه ترجمه کردهام. آن زمان که ترجمه «دگرگونی» را دست گرفتم، رمان مطرحی در ادبیات فرانسه بود و هنوز هم مهمترین اثر بوتور و از آثار شاخص رمان نو فرانسه است. میشل بوتور از مهمترین نویسندگان «رمان نو» بود
میشل بوتور به زبان فارسی
از گذر جستار
پارسا شهری
میشل بوتور از سال١٩٦٠ به بعد رمانی ننوشت یا دستكم چاپ نكرد. خودش معتقد بود رویگرداندن از فرم رمان او را از موفقیت زودیاب و دیرپا نجات داد اما كارهای شاق دیگری را بر گردن او گذاشت. «گذر میلان» نخستین رمان بوتور در سال ١٩٥٤…
استوار مثل یک صخره، با لباس سرهم سبز همیشگیاش، ریش و صورت بشاشش، میشل بوتور، پدر «رمان نو»، نرده سفید خانه «کناره»اش را باز میکند، خانهای جدا افتاده پشت کلیسای لوسینژ در اوت ساوآ. اقامتگاهی درهم و برهم که روی آن شعری نوشته شده است. بوتور آهسته راه میرود و انگار از زیر بارش برف…
“میشل بوتور” جزو آن دسته از نویسندگانی است که در تاریخ ادبیات فرانسه در کنار نویسندگانی چون ناتالی ساروت و آلن ربگریه به ثبت رسیده است و “دگرگونی” (۱۹۷۵) بعد از “گذر از میلان” و “برنامهریزی زمانی” با تاویلهای بسیار – برنده جایزه “تئوفراست رنودو”- موجب شد تا خوانندگان زیادی را به خود جلب کند.