نجف دریابندری از مدرسهاش که فرار کرد، یک راست رفت شرکت نفت. آن روزهای ایران، نفت جریان خون کشور بود. آنجا بود که مدام از واحدی به واحدی منتقل شد، از کارگزینی و کشتیرانی و .. نهایت کشتیاش در بخش انتشارات این شرکت آرام گرفت؛ بوی سرب با روحاش سازگار درآمد.