رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: چنار

داستان آدینه (۵۳): چنار اثر هوشنگ گلشیری

چنار/ هوشنگ گلشیری/ نزدیكی‌های غروب بود كه مردی از یكی از چنارهای خیابان بالا می‌رفت. دو دستش را به آرامی‌ به گره‌های درخت بند می‌كرد و پاهایش را دور چنار چنبره می‌زد و از تنه خشك و پوسیده چنار بالا می‌خزید‌. پشت خشتك او دو وصله ناهم‌رنگ دهن‌كجی می‌كردند و ته یك لنگه كفشش هم…

ادامه مطلب