تا پیش از مرگ میشل بوتور در روز چهارشنبه سوم شهریور ۹۵، به سختی می شد باور کرد نویسنده ای که سال هاست بدل به یکی از کلاسیک های ادبیات فرانسه شده و آثارش در مدرسه و دانشگاه تدریس می شود، هنوز زنده باشد.
میشل بوتور پدر رمان نو
استوار مثل یک صخره، با لباس سرهم سبز همیشگیاش، ریش و صورت بشاشش، میشل بوتور، پدر «رمان نو»، نرده سفید خانه «کناره»اش را باز میکند، خانهای جدا افتاده پشت کلیسای لوسینژ در اوت ساوآ. اقامتگاهی درهم و برهم که روی آن شعری نوشته شده است.
ترجمه از اصغر نوری…
استوار مثل یک صخره، با لباس سرهم سبز همیشگیاش، ریش و صورت بشاشش، میشل بوتور، پدر «رمان نو»، نرده سفید خانه «کناره»اش را باز میکند، خانهای جدا افتاده پشت کلیسای لوسینژ در اوت ساوآ. اقامتگاهی درهم و برهم که روی آن شعری نوشته شده است. بوتور آهسته راه میرود و انگار از زیر بارش برف…