Skip to content Skip to footer

دغدغه‌های ادبی یک فیلسوف

19 Comments

  • سعید رضایی
    Posted 23 اسفند 1396 at 4:59 ب.ظ

    آقای رضا شکراللهی در باب شرمساری ادبیات عامه پسنددر کانال خود نگاشته اند که میلان کوندرا فلان جا در باب سرگرمی این جمله را گفته است .دوست عزیز کوندرا صد ها صفحه در باب خسارت ادبیات عامه پسند مطلب نوشته وحرف زده است .کتاب در باب رمان ایشان را لطفا مطالعه بفرمایید بعد کوندرا را سر گرمی نویس معرفی و از ایشان استفاده ابزاری بفر مایید.

  • ناشناس
    Posted 23 اسفند 1396 at 5:19 ب.ظ

    می گویند تو دنیا ویراستار ها نویسنده کشف میکنندان وقت ویراستارهای ما که باید به مطالب روز وارد باشند تا بتوانند نویسنده کشف کنند می چسبند به ادبیات عامه پسند وسرگرمی سازی .خوب یک همچنین ادمی چه را می تواند به دنیای ادبیات معرفی کند. یکی باید یک چیزی یاد خود این هابدهد .با کانل بازی وسایت بازی که ادم دانا نمیشود .هر چه ادم حسابی بوده همین ها به اسم های مختلف حذف کردند تا خودشان بنشینند ان بالا وپاگون بدهند به نویسندها وپاگون بکنند .

  • h.m
    Posted 23 اسفند 1396 at 5:46 ب.ظ

    نه آن نویسنده ای که به ادبیات ژانر حمله می کند میفهمد چه می گوید ونه این آدمی که معلوم نیست چراخواب نما شده و از ژانر نویس ها یک دفعه دفاع می کند .هیچ کس حرفی را که می زند نمی فهمد .

  • اکبرآقاآب منگول . ....
    Posted 23 اسفند 1396 at 5:56 ب.ظ

    آره داداچ فقط تو می فهمی .استاد بیا یه عسک با ما بندازبلکی ما هم مثل شمابا سوات بشیم .

  • ناشناس
    Posted 23 اسفند 1396 at 6:27 ب.ظ

    موضع گیری های تند آقای محمد رضا کاتب علیه ادبیات عامه پسند و مواضع تندآقای محمدحسن شهسواری و دوستانشان به دفاع از ادبیات ژانر واقعاامروز به چه دردی می خورد . آیااین دشمنی بجز ایجاد تنش و نا دیده گرفتن یکدیگر وتلاش همه جانبه برای حذف رقیب کاری می کند .آیا مشکل ادبیات ما امروز این است .

  • اکبر رضایت
    Posted 23 اسفند 1396 at 7:08 ب.ظ

    بر خلاف نظر این دوستمان باید بگویم بحث مخاطب عام وخاص دعوای بین دونفر نیست .این حرف اشتباه است .بحث مقابله ی دو گروه است . در یک گروه مندنی پور وخسروی وکاتب وصفدری و قاسمی وچهل تن و …ایستاده اند ودر گروه دیگر هم دوستان دیگر هستند که همه می شناسندولازم نیست اسمشان را بیاورم .

  • سید مجید هاشمی
    Posted 23 اسفند 1396 at 7:23 ب.ظ

    در دوران جوانی ما درگیری سختی بین مرحوم گلشیری وآقای دولت آبادی پیش آمد که سر همین مسایل کار خوب وبد واین چیز ها بود وکار این دو استاد گاهی به جا های باریک می کشید وحتی یکبار گویا این دودر گیر شده بودند. این که می گویند قطع نسل هاضربه میزند همین است .یعنی هر نسلی همه چیز را مجبور است خودش تجربه کند که خیلی بد است . البته این جور دعوا ها به دشمنی نمی انجامد و در طی زمان حل می شود و مایه ی نگرانی جدی نیست .

  • {{}}
    Posted 23 اسفند 1396 at 8:14 ب.ظ

    هر چه گفته می شود عده ای می گویند مگر مشکل ادبیات ما این است .اگر مشکل ادبیات ما این چیز به این مهمی نیست پس بگویید مشکل چیه ما هم بدانیم آخر

  • کاشف قانون تصادف- شعبه تهران-
    Posted 23 اسفند 1396 at 9:34 ب.ظ

    مجله تجربه امسال هم بهترین کتاب ها را انتخاب کرده وبرحسب تصادف درست مثل هرسال بیشتر کتابهای برگزیده درست مثل هر سال مال نشرچشمه است .قانون تصادف را این مجله جابجا کرده جون خودم .آقای یزدانی خرم ونشر محترم چشمه تبریک فراوان .امیدوارم همین کتاب ها در جایزه ی بزرگ احمد محمودوجایزه ی پکاه هم بالا بیایند .که به کوری چشم همه بالا هم می آیند

  • علی تابش
    Posted 23 اسفند 1396 at 9:46 ب.ظ

    آقای امیدی سرو مثل باقی سایت ها شما هم یک جایی مخصوص پیام ها تو سایت تان درست کنید که این طوری زیر مقاله ها ومصاحبه های این ها نیایند چیز بنویسند زشت است بخدا .الان مصاحبه استاد شایگان چه ربطی به این حرف ها دارد .سری قبل هم زیر مصاحبه ی استاد گلستان با احمد غلامی آمده بودند چیز نوشته بودند .

  • مهسا .....
    Posted 23 اسفند 1396 at 10:15 ب.ظ

    تمام ادبیات ما را بده وبستان های حقیرانه گرفته است وحتی حالا بده وبستان به معرفی کتاب هم کشیده .طرف کلاسیک نویس است اما از خانمی تعریف میکند که مدرن نویس است یا بر عکس .نقد وجایزه وحتی اسم بردن از کتاب دیگران جایی برای بده وبستان شده .آقای پیمان اسماعیلی می رود خانه کتاب از کتاب آقای شهسواری تعریف می کند وبعد در همان سال در جایزه ی احمد محمود برنده ی جایزه می شود . از تعریف های غیر منطقی وغیر واقعی میشود فهمید چه کسانی به چه چیز هایی در سال آینده نیاز مند هستند .

  • ایران بانو
    Posted 24 اسفند 1396 at 1:56 ق.ظ

    وقتی راه پیشرفت به صورت درست و واقعی نباشد همه مجبور می شوند از راه ناسالم وباند بازی وفروختن خودشان به هر موجود پستی وحتی کشتن رقیب بروند و انسان ماندن درآن جامعه سخت است وسخت تر از سخت است .

  • پریا
    Posted 24 اسفند 1396 at 2:11 ق.ظ

    به خاطر عشقم به تمام ناشرین ایران که دائم کتاب نویسنده ها را چاپ می کنند و هر بار روی کتاب می زنند چاپ اول و با تحقیر باتوحرف می زنند ومی گویند کتابت نمی فروشدبنده شعری سروده ام که با اهنگ ای قشنگ تر از پریای شهرام شب پره باید خوانده بشه ….ای قشنگ تر از پریا/ تنهایی به نشر نریا / ناشرای ایران دزدن/ پول ترو می دزدن /عشق ترو می دزدن /می چاپنو میدزدن /

  • *
    Posted 25 اسفند 1396 at 10:49 ق.ظ

    با تمام وجود برای این مرد بزرگ آرزوی سلامتی می کنم.

  • م.ر
    Posted 25 اسفند 1396 at 5:57 ب.ظ

    اختلاف نظر های ما نباید باعث بشود قلب های ما از هم دور شود. اگر قلب ها نزدیک باشند اختلاف عقیده ها باعث می شود ادبیات ماپویا تر شود .پیشاپیش عید همه تون مبارک.

  • ناشناس
    Posted 25 اسفند 1396 at 10:59 ب.ظ

    یک روزی همه تان می فهمید که چطور با این -انجمن کارگری نویسنده گان تهران – بازی خوردید وچطور این همه وقت از اسم شما هر وقت خواستندسوءاستفاده شده ودر نهایت هرکسی هم حرف بزند میگویند بهش نمی خواهی برو وهمه را این طوری می ترسانند وباز بازی می دهند .این انجمن یک پوشش است فقط که هیچ کار واقعی ای نمی تواند بکند .یک مشت سرو صدای بی خود که همه اش توسط کسانی از قبل مهندسی شده است .

  • الهام .
    Posted 26 اسفند 1396 at 10:35 ب.ظ

    این اقایون تصمیم گیر انجمن کارگری نویسندگان تهران نمی توانستند این طرح عظیم وملی را دو روز زودتر به وزیر میدادنند تا شاید قابل اجرا باشد ونگذار ندوسط اجرای ان طرح نظر بدهند .این نشان میدهد که انها نمی خواستند طرح شان اجرا بشود فقط می خواستند بگویند که ما هم هستیم و یک کاری داریم میکنیم

  • حمید محبتی
    Posted 26 اسفند 1396 at 10:49 ب.ظ

    آقای یزدانی خرم در جایی به نشر ماهی ایراد گرفته است که جلد کتاب پدرو پاراموداستان را لو می دهد وسوتی است .جناب شما که داستان را خوانده ای می فهمی که به جلد ربط دارد وکسی که آن را نخوانده ممکن نیست بفهمد قضیه چیست چون هزار فکر دیگر می کند که هیچ ربطی به ماجرای کتاب ندارد .در ضمن هر کسی باید فکر سوتی های خودش یا نشری که کارمندش است باشد .اگر حواستان به کار تان بود این همه نشر تان سوتی نمی داد .

  • صاحب نظر
    Posted 9 فروردین 1397 at 5:21 ق.ظ

    بس که دری وری نوشتید زیر مصاحبه این بابا دق کرد و پوکید

پاسخ دادن به h.m لغو پاسخ

0.0/5