Skip to content Skip to footer

نقد مینو مشیری بر ترجمه رضا رضایی / در توهم دانستن زبان انگلیسی !

45

  • ناشناس
    Posted 5 ژوئن 2018 at 7:04 ق.ظ

    کاش خانم منیری ترجمه پیشنهاد نمی‌کردند، چون ترجمه ایشان هم بدتر از ترجمه آقای رضایی تعریفی ندارد.

  • مترجم
    Posted 5 ژوئن 2018 at 9:20 ق.ظ

    همین جمله باید نیاز . . . داشته باشد یک اشتباه کامل در زبان فارسی است. آن هم “به یک همسر” فعلا مهندس یک هیچ از مادرخوانده مترجمان جلو است

  • ناشناس
    Posted 5 ژوئن 2018 at 2:00 ب.ظ

    یکی از معانی خواستن، نیاز داشتن است (مراجعه شود به فرهنگ سخن). بنابراین ‘زن می خواهد’ یعنی نیاز به زن دارد. ضمن اینکه زن خواستن ایجاد رابطه جنسی را تداعی نمی کند و هیچ فرقی با نیاز به همسر ندارد. البته هیچ کس منکر آن نیست که می توان این جمله را به شیوه های مختلف و شاید بهتر به فارسی درآورد ولی مسئله به آن شوری هم که خانم مترجم می گویند نیست.

  • محمد رحيم
    Posted 5 ژوئن 2018 at 4:09 ب.ظ

    يكي از عوارض قحط الرجال آبليمو در سرزمين ما ايران است جناب آقاي مهندس رضا رضايي.با كمال تاسف.

  • نسرين
    Posted 5 ژوئن 2018 at 4:17 ب.ظ

    وقتي با كمك دوستان مطبوعاتي ترجمه شادروان كريم امامي از رمان “گتسبي بزرگ” را كوبيدند و خفيف كردند آقاي رضايي را شناختيم.

  • حميرا
    Posted 5 ژوئن 2018 at 4:21 ب.ظ

    رضا رضايي افتاده به جان ادبيات زنانه قرن نوزدهم بريتانيا و كاسبي مفصلي به راه انداخته.

  • عباس
    Posted 5 ژوئن 2018 at 4:28 ب.ظ

    اگر مي خواهيد مطرح شويد بايد وابسته به يكي از گروه هاي ادبي مثل دهباشي و بخارا باشيد.رضايي وابسته به باند ميرزايي و مجله نگاه نو است و از طرف آنها حمايت مي شود.

  • فرامرز
    Posted 5 ژوئن 2018 at 4:32 ب.ظ

    رضايي به جاي مترجمي مثل چرخ گوشت كار مي كند.هر چه به خوردش بدهيد از آن طرف رشته مي كند و بيرون مي دهد.كار مترجم برجسته و دانشمندي مثل زنده ياد ابوالحسن نجفي كجا و جماعتي از قماش رضايي كجا.

  • ناهيد
    Posted 5 ژوئن 2018 at 4:40 ب.ظ

    روزي روزگاري بزرگاني مانند عنايت و بزرگمهر و اديب سلطاني و فولادوند و قاضي و نجفي مترجمي مي كردند در مملكت ما و حالا به اين روز افتاده ايم كه امثال رضايي با مترجمي تجارت مي كنند.

  • مريم
    Posted 5 ژوئن 2018 at 5:00 ب.ظ

    از آقاي دكتر ابتين گلكار شنيدم كه مهندس رضا رضايي را به عنوان يكي از مترجم هاي موثق تاييد كردند.با نظر خانم مشيري موافق نيستم.

  • علي
    Posted 5 ژوئن 2018 at 5:02 ب.ظ

    گلكار و رضايي با هم تو يك دارودسته هستند.هواي هم را دارند.

  • امير علي
    Posted 5 ژوئن 2018 at 5:05 ب.ظ

    جناب مهندس رضايي خيلي كلك تشريف دارن.مملكتي كه مثل كاروانسرا اداره شه عاقبتش همينه.

  • مسعود
    Posted 5 ژوئن 2018 at 5:08 ب.ظ

    گلكار از روسي ترجمه مي كنه.از كجا خبر داره كيفيت ترجمه رضايي از انگليسي چطوره؟

  • شبنم
    Posted 5 ژوئن 2018 at 5:24 ب.ظ

    تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل… احسنت به بانو مشيري شجاع.

  • مهرنوش
    Posted 5 ژوئن 2018 at 8:18 ب.ظ

    در محضر استاد علي دهباشي افتخار تلمظ داشتم كه فرمودند علي ميرزائي چه كسي هست و اعوان و انصارش چه كساني هستند.رضا رضايي از نوچه هاي علي ميرزايي است.

  • نادر
    Posted 5 ژوئن 2018 at 9:18 ب.ظ

    اين همان ميرزايي نيست كه -به گفته علي اقاي دهباشي- آقازاده محترمشان حضرت بامداد خان ميرزايي تو كار كارچاق كني و دلالي فوتبال تشريف دارند؟ رضا رضايي هم از همين جماعت كاسب است.

  • راحله
    Posted 6 ژوئن 2018 at 5:36 ق.ظ

    درود بر شجاعت بانوي دانشمند سركار خانم مينو مشيري مترجم طراز اول.

  • شهاب
    Posted 6 ژوئن 2018 at 8:08 ق.ظ

    تو همون جمله اول مچ “مترجم” را خوابوند.دست مريزا به خانم مشيري.

  • مترجم
    Posted 6 ژوئن 2018 at 1:02 ب.ظ

    رضا رضایی فرزند علی میرزایی پدر بامداد میرزایی!!!!!!!
    این همه افشاگری در بازار نشری با 1000 نسخه تیراژ بدون خواننده !!!

  • راحله
    Posted 6 ژوئن 2018 at 1:26 ب.ظ

    در بازار نشري حتي با تيراژ يك نسخه كتاب هم بايد در كار نوشتن و ترجمه دقيق بود.حتي يك نسخه.جامعه كلنگي نباشيم.

  • مد و مه
    Posted 6 ژوئن 2018 at 2:16 ب.ظ

    ان نوشته تنها به دلیل طرح یک بحث علمی در حوزه ترجمه منتشر شده، خواهش ما این است که آن را با جملات چاله میدانی آلوده نکنید.تا مجبور به حذف نظرات نشویم.
    آقای رضا رضایی کارنامه ای دارند که نمی توان کل آن را با این یک جمله زیر سوال برد. لطفا علمی و با آوردن شاهد مثال های دیگر نظر خود را در تایید ترجمه های آقای رضایی یا ادعای خانم مشیری مطرح کنید
    با تشکر

  • دوستدار ادبیات
    Posted 7 ژوئن 2018 at 4:20 ق.ظ

    این جمله آغازین کتاب اتفاقا در نظریه های ادبی هم اهمیت بسیاری دارد، البته آقای رضایی در آوردن صغیر و کبیر یا پول و پله دار کم سلیقگی و در واقع کم آگاهی به خرج داده اند، اما این که به جای «زن» بنویسیم «همسر» یا آن که خیال کنیم نوشتن «زن» اشکالی دارد نیز از ناآگاهی و ناآشنایی با زبان فارسی سر بر می آورد چرا که همه بزرگان ادبیات فارسی از سعدی و مولوی گرفته تا نیما «همسر گرفتن» نیاورده اند، بلکه «زن کردن»، «زن گرفتن» یا «زن ستاندن» آورده اند. آن جمله «باید نیاز به یک همسر داشته باشد» هم غلط فاحش دستوری و حشو است و اتفاقا این که مردی «به یک همسر نیاز داشته باشد» معنای جنسی را بیشتر از آن که مردی «زن بخواهد» می رساند.
    این همه مخالف خوانی واقعاً به چه نتیجه ای می رسد؟ الان یک خانمی در روزنامه آرمان مدام مطالبی می نویسد که هیچ پایه ای ندارد، یعنی حتی به خودش زحمت نمی دهد که ببیند آیا آن چه می گوید صحیح است، سمیه مهرگان نامی است و دلش خوش است که با این شلوغ بازی هایی که از آن شیما بهره مند روزنامه شرق یاد گرفته است به شهرتی می رسد. این ها همه ادبیات مملکت را فدای به شهرت رسیدن خودشان می کنند و وانمود می کنند که دل شان برای ادبیات می سوزد تا عوام را فریب بدهند. ای کاش مترجم با سابقه و محترمی مثل خانم مشیری خودشان را در حد این ژورنالیست های شهرت طلب پایین نمی آوردند. اصلاً رضا رضایی در جایگاهی نبود که ایشان بخواهند نقدشان کنند، ادیبان باسابقه همیشه از این جور رفتارها فاصله گرفته اند و در گذشته فقط یک آدم شهرت طلب و قدری خود کم بین مثل عبدالله کوثری از این رفتارهای زشت کرده است.

  • نکته گو!
    Posted 7 ژوئن 2018 at 5:11 ق.ظ

    این همه غرض… در پی اشاره به جمله آغازین رمان؟ چقدر عقده داشتید از رضا رضایی… شطرنج هم مثل اینکه خیلی به مذاق ادبیاتی ها خوش نمی آید! یقه چندتا آدم را گرفته اید… حکما رودرروی این اشخاص زبان به کام می کشید و کلی هم ازشان تعریف و تمجید میکنید.
    ماها چمونه واقعا؟
    تعارف که ندارید. اگر کتاب خوان باشید، به این نتیجه خواهید رسید که ترجمه های رضا رضایی نه بی نقص و نه افتضاح اند. توی این بازار شلم شوربای ترجمه، ترجمه هایی که از کتاب های خواهران برونته کرده یا همین جین آستین، نمونه های خوبی اند. و اگر زحمت خواندن این آثار رو کشیده باشید متوجه میشید که فضایی که براتون تداعی میشه دقیقا فضای داستانی قرون 18 و 19 انگلستانه. عناصر داستانی این داستان نویس های انگلیسی، ترس و اضطراب و عشق و مالیخولیا یا شیدایی های خاص رمانتیکه. که توی ترجمه های آقای رضایی وجود داره.
    اون ایراد خانوم مشیری هم صرفا برمیگرده به اینکه هرکس میتونه تلقی متفاوتی از به کار بردن کلمه ها داشته باشه. هرگز نمیشه انتخاب شخصی از برگزیدن کلمه ای رو انتخاب اصلح دونست. هیچ کس چنین سنگ محکی در اختیار نداره. با یک جمله هم فضا سازی داستان هرگز به خطر نخواهد افتاد. در عین حال نظر خانوم مشیری هم محترمه. اما چندیه این موج راه افتاده که همه با رو کردن اصل انگلیسی کتاب ها، قصد مچ گیری دارند. این هم از مواهب بالا رفتن سواد مملکت است لابد. اما دانستن زبان یکی چیز است و توانایی نوشتن به زبان فارسی یک چیز. تا زمانی که این دو با هم جمع نیایند ترجمه خوبی پدید نخواهد آمد. و با این حال، ترجمه های رضا رضایی از کتاب های نام برده شده، ترجمه های مقبولی اند.
    درست نیست این همه غرض و کین.

  • فرهنگ
    Posted 7 ژوئن 2018 at 7:19 ق.ظ

    به داوري فارغ از نان قرض دادن و متكي بر تخصص و اخلاق محتاجيم.رضايي “مترجم”اگر شطرنج باز موفقي بود در همان عرصه به كارش ادامه مي داد.كه نداد.

  • فرشته
    Posted 7 ژوئن 2018 at 8:00 ب.ظ

    چه ادبياتي داريم.

  • وحید
    Posted 8 ژوئن 2018 at 2:53 ق.ظ

    نویسنده اشتباه کرده من پول ندارم ولی نیاز به زن دارم عالم و آدم بر این باورند آدم آدم میخواهد

  • ايراندوست
    Posted 8 ژوئن 2018 at 8:32 ق.ظ

    با احترام به بانو مينو مشيري براي نكته سنجي هايشان و تشكر از جناب آقاي رضا رضايي براي تلاش بي وقفه شان در غني كردن فرهنگ و ادب فارسي از راه ترجمه يادآوري مي كنم كه نوشته هاي عده اي از افراد شاهدي است بر ظهور انحطاط فرهنگي در جامعه مان.هوشيار باشيم.اجازه بي حرمتي ندهيم.

  • ناشناس
    Posted 8 ژوئن 2018 at 3:41 ب.ظ

    خانم مشیری نمونه کار شما رو در ترجمه رمانهای کوری از ساراماگو و داستان دو شهر از دیکنز دیده ام و باید بگم که در مقابل ترجمه های مهدی غبرایی و ابراهیم یونسی از همین آثار، واقعا ضعیف عمل کرده اید. با این کارنامه درخشان، نقد ترجمه با بررسی یک خط از یک رمان 450 صفحه ای هم از سوی شما باب شد که از این بابت خدمتتان تبریک عرض می کنم.

  • ايراندوست
    Posted 9 ژوئن 2018 at 8:50 ب.ظ

    دو نشانه از ظهور انحطاط فرهنگي در جامعه ايران:1-“در محضر استاد علي دهباشي افتخار تلمظ داشتم كه فرمودند علي ميرزائي چه كسي هست و اعوان و انصارش چه كساني هستند.رضا رضايي از نوچه هاي علي ميرزايي است.”…2-“اين همان ميرزايي نيست كه -به گفته علي اقاي دهباشي- آقازاده محترمشان حضرت بامداد خان ميرزايي تو كار كارچاق كني و دلالي فوتبال تشريف دارند؟ رضا رضايي هم از همين جماعت كاسب است.”ترور شخصيت توسط مدير بخارا يعني جناب آقاي علي دهباشي را محكوم مي كنم.

  • منير
    Posted 10 ژوئن 2018 at 5:08 ب.ظ

    كتاب “كوري ” اثر ساراماگو را خوانده ام.ترجمه خانم مشيري از اين رمان را دوست دارم.بدون كمك ها و ويرايش بسيار مفصل جناب آقاي محمد رضا جعفري فارسي اش به اين خوبي نمي شد.
    يادم هست خيلي سال قبل در يكي از مجلات ادبي خانم مينو مشيري با لحن بسيار زننده اي به شادروان اسماعيل فصيح حملات سختي كرده بود .ادعا كرده بودند كه مرحوم فصيح در نوشتن داستان هايش تقلب كرده.لحن خانم مشيري مناسب نيست.مي شود با منطق بحث كرد و نتيجه گرفت.خانم مشيري را يك عده مثل دكتر عزت فولادوند حمايت مي كنند.

  • غلط‌گیر
    Posted 10 ژوئن 2018 at 8:09 ب.ظ

    برخی دوستان اینجا افتخار “تلمظ” داشته‌اند، که نمی‌دانم چیست، اما اگر منظورشان همان شاگردی است و خواسته‌اند قمپز در کنند و عربی‌اش را بگویند، عرض می‌کنم که آنچه افتخارش را داشته‌اند، “تلمذ” است، نه “تلمظ”!!

  • محمد
    Posted 11 ژوئن 2018 at 10:57 ق.ظ

    بي حرمتي مشيري و دهباشي به رضايي و ميرزايي بي احترامي به جامعه فرهنگي ايران است… ادب مرد به ز دولت اوست.

  • آرزو
    Posted 11 ژوئن 2018 at 11:55 ق.ظ

    واقعا در عجبم از این همه بغض و کینه! این چندخط که فقط فحش و بی‌حرمتی بود، کجایش «نقد» بود؟!
    جمله‌ی پیشنهادی‌تان هم که بسیار جالب بود. اول اینکه هر نوویراستاری می‌داند تکلیف «یک مرد مجرد» و «یک همسر» چیست. دوم اینکه چطور اینقدر راحت فتوا می‌دهید «زن خواستن» معنی جنسی تداعی می‌کند؟ برای شما اگر چنین است٬ چه دلیلی دارد در ذهن خواننده‌‌ی دیگر هم همینطور باشد؟ و تازه٬ جمله‌ی نادرست دیگری ندیدید در کل این ترجمه‌ی ۴۴۵ صفحه‌ای؟ اصلا صفحه‌ی اول را ورق زدید و به صفحه‌ی دوم رسیدید یا نه؟! زحمت کشیدید خانوم واقعا٬ خدا قوت!
    می‌فرمایید جناب رضایی کجا انگلیسی و فلسفه یاد گرفته‌اند. مگر هرکس که بخواهد زبان یا فلسفه یاد بگیرد در فلان کالج و بهمان دانشگاه اروپایی و امریکایی باید تحصیل کند؟! مگر امثال شما خانم ترجمه‌های شاهکار نجف‌ دریابندری را نخوانده‌اید؟ ایشان کجا انگلیسی و فلسفه آموخته‌اند؟ مگر خود شما گمان می‌کنید مترجم موفقی هستید و فارسی‌ خوبی دارید؟ واقعا هنوز فرق بین زبان‌دان و مترجم را نمی‌دانید؟!
    در آخر٬ عنوان به اصطلاح نقدتان را گذاشته‌اید «در توهم دانستن زبان انگلیسی». سرکار خانم مشیری! شما خود در توهمید؛ در توهم همه چیزدانی‌!

  • فاطمه
    Posted 12 ژوئن 2018 at 10:23 ب.ظ

    “امکان ندارد چنین بنویسد” رو میتونیم قبول کنیم چون به ادبیات انگلیسی قرن نوزدهم مسلط نیستیم اما تا اونجایی که به خواننده فارسی زبان مربوط می شه “چنان نوشتن خانم مشیری” هم تعریفی نداره

  • کسری
    Posted 3 جولای 2018 at 8:57 ق.ظ

    واقعا انحطاط فرهنگی و فقر فکری تو ایران بیداد میکند.
    نظر خانم مشیری محترم ولی اون اساتیدی که ایراد می گیرند بروند خودشان ترجمه کنند(به قول نجف دریابندری)
    اتفاقا من 10صفحه از این ترجمه های جدید بینوایان را با متن اصلی تطبیق داده ام.آخه خیلی ها اصرار داشتند ترجمه بی نظیری است ولی باور بفرمایید تو همون 10صفحه نارسایی‌ها و حذف ها فراوان بود و همون ترجمه قدیم بهتر .مقصود این که ما به قهقرا می رویم.
    القصه در این چمن چو بید مجنون /می بالم و در ترقی معکوسم
    انصاف هم خوب چیزی است این آقا دمش گرم که زحمت کشیده اند و رمان های کلاسیک ادبیات انگلیسی را به فارسی ترجمه کرده اند .آقای کاوه میرعباسی هم گفته اند مقبول است

  • دیتریش
    Posted 13 جولای 2018 at 2:43 ب.ظ

    آقای رضایی در سالهای اخیر بدون ارجاع دقیق و بی اینکه منظورشان را خوب و روشن بگویند در مقدمۀ “گتسبی بزرگ”، در مقدمۀ “هنر داستان نویسی” و چند مصاحبه که از ایشان خوانده ام دربارۀ ترجمه ها اظهارات تند و مغرضانه کرده است و به طور ضمنی با رد کار و زحمت دیگران ترجمۀ خودش را خوب و خود را زبان دان می داند. خواندن این دو مقدمۀ ایشان غم انگیز بود. چه نیازی هست در مقدمۀ ترجمه ای و در چند صفحۀ کوتاه تکلیف ترجمۀ دیگران را روشن کرد!

  • مهناز
    Posted 3 آگوست 2018 at 10:16 ب.ظ

    با خراب و خفيف كردن مترجم نامدار مرحوم كريم امامي اين آقا يعني رضا رضايي راه خراب كردن خودش را هموار كرد.وقتي مرشد و راهنماي آدم علي ميرزايي باشد بهتر از اين نمي شود.

  • احمد رضا
    Posted 4 آگوست 2018 at 9:39 ق.ظ

    با علي آقاي دهباشي كبير هر كه درافتاد ور افتاد دمر افتاد رو تخت عمل افتاد.براي اطلاع حضرات رضا رضايي و علي ميرزايي.

  • مينو
    Posted 4 آگوست 2018 at 4:40 ب.ظ

    “با علي آقاي دهباشي كبير هر كه درافتاد ور افتاد دمر افتاد رو تخت عمل افتاد.براي اطلاع حضرات رضا رضايي و علي ميرزايي.”..دهباشي مرده خوار خودش سردسته مافياست.

  • شهاب
    Posted 14 آگوست 2018 at 7:33 ب.ظ

    دهباشي كبير؟!…

  • نگار
    Posted 15 آگوست 2018 at 10:47 ب.ظ

    شعار استاد دكتر علي دهباشي نويسنده “بخارات”: “قربون بند كيفتم تا MONEYداري رفيقتم… ” هنوز مانده تا اين ناكس را بشناسيد.

  • vukh
    Posted 5 سپتامبر 2018 at 8:33 ب.ظ

    دهباشي, مدير شارلاتان مجله اي متورم و پوشالي به نام بخارات.

  • ناشناس
    Posted 19 ژانویه 2019 at 1:04 ب.ظ

    رضا رضایی یکی از توانمندترین مترجمان معاصر ایران است. با تمام احترام، این نقد خانم مشیری منصفانه به نظر نمی آید. ایشان با ارجاع به مصاحبه فصلنامه «مترجم» (شماره 46) با اقای رضایی که در سال ۱۳۸۶ انجام شده از ایشان نقل میکنند که ترجمه را تفننی شروع کرده‌اند. در صورتی که در آن مصاحبه اقای رضایی گفت که «از سال ۱۳۵۶ تفننی ترجمه را شروع کردم، اما رفته رفته کار ترجمه برایم جدی تر شد، به طوری که از سال ۱۳۵۸ تقریبا به شکل حرفه ای ترجمه می کنم…». آیا شروع کردن کاری به صورت تفننی در سال ۱۳۵۸ به معنی غیر حرفه ای بودن و عدم توانایی در آن کار در حال حاضر است که خانم مشیری با استفاده از لفظ «مترجم تفننی» مکررا طعنه میزنند و اسم این کار را هم نقد می گذارند؟ آیا خود خانم مشیری یا هر شخص دیگری در تاریخ جهان در هیچ رشته ای از آغاز حرفه ای به دنیا آمده اند؟ خوب کاملا طبیعی است که آغاز هر کاری میتواند تفننی باشد. سوابق درخشان رضا رضایی در عرصه ی شطرنج چه به عنوان بازیکن و عضو سابق تیم ملی و چه به عنوان مربی و نقش پررنگ ایشان در پرورش استادان بزرگ بر هیچ کس پوشیده نیست. حال این که بر اساس کدام منطق خانم مشیری مهندس بودن یا شطرنجباز حرفه ای بودن را در تضاد با مترجم حرفه ای بودن میدانند به راستی باید از خودشان پرسید. آقای رضایی در مصاحبه های متعدد بارها توضیح داده اند که کجا و چگونه با زبان و ادبیات و فلسفه آشنا شده اند. اما شاید خانم مشیری به جز یک مصاحبه مجله مترجم متعلق به سال ۱۳۸۶ بقیه ی مصاحبه ها را نخوانده اند. اما تردید دارم که ایشان حتی آن مصاحبه را هم که «طولانی و کسل‌‌کننده» مینامند تا آخر خوانده باشند. چون در همان مصاحبه دقیقا درباره ی همین جمله ای که خانم مشیری نقد کردند از آقای رضایی سوال شده است و آقای رضایی در همان جا درباره ی تفسیر خود از این جمله و دلایل خود برای ترجمه ی این جمله به این شکل به طور مفصل توضیح دادند. شما را به همان مصاحبه ارجاع میدهم. بهتر بود خانم مشیری نقدشان را در پاسخ به توضیحی که خود آقای رضایی درباره ی اینکه چرا این جمله را اینگونه ترجمه کرده اند داده اند مینوشتند. این که از بین هزاران هزار جمله ای که آقای رضایی ترجمه کرده اند فقط با استناد به یک جمله آن هم به استناد به تفسیر خود، با استفاده از لفظ غیرمنصفانه ی «در توهم دانستن زبان انگلیسی» ایشان را نقد کنیم چندان شایسته به نظر نمی رسد.

  • محمد حسن
    Posted 8 اکتبر 2020 at 5:56 ق.ظ

    فارغ از دعواهای جناحی و صنفی که در نظرات بالا خواندم ترجمه ی آقای رضایی از رمان غرور و تعصب را بسیار ضعیف می دانم . کافی است ۳۰ صفحه ی اول این رمان را بخوانید. نیازی به تخصص در ادبیات هم نیست. خواننده ی عادی هم متوجه مشکلات ترجمه می شود. واقعا حیف از این آثار ارزشمند که با این وضع ترجمه می شوند. از ناشر وزینی چون نشر نی بعید است که حاضر به نشر چنین ترجمه هایی می شود.

  • سینا
    Posted 15 آوریل 2022 at 7:19 ب.ظ

    حیف از این آثار که این آقا با نشر نی و امثالهم ترجمه‌شان را ویران کرده است.

پاسخ دادن به نکته گو! لغو پاسخ

0.0/5