این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
سری جدید سلسله نشست های یک نویسنده، یک کتاب در فرهنگ سرای بهاران با محوریت نقد و بررسی بیوه کشی اثر یوسف علیخانی برگزار شد
به گزارش مد و مه دور جدید سلسله نشست های یک نویسنده، یک کتاب که به همت فرهنگسرای بهاران وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری منطقه ۱۷ برگزار می شود، عصر روز یکشنبه با حضور یوسف علیخانی به نقد و بررسی نخستین رمان این اختصاص یافت. این جلسه که در آن حمید رضا امیدی سرور (نویسنده رمان از پائولو کوئلیو متنفرم) به عنوان منتقد حضور داشت، در ساعت ۱۷ و ۳۰ در سالن برگزاری همایش های فرهنگسرای بهاران در میان استقبال قابل توجه مخاطبان برگزار شد. در ابتدای جلسه مهدی دهقانپور مدیر کتابخانه بهاران به حاضران خیر مقدم گفت و پس ار معرفی اجمالی یوسف علیخانی و حمید رضا امیدی سرور آن ها را به روی سن فراخواند.
در ابتدای این جلسه امیدی سرور از علیخانی خواست تا بخشهایی از رمان بیوه کشی را برای حاضران بخواند. یوسف علیخانی پس از خواندن صفحاتی از رمان با اشاره به حضور قابل توجه علاقمندان در این جلسه گفت هم متعجب است و هم خوشحال. او همچنین افزود که واقعا انتظار چنین فرهنگسرای فعالی را در این منطقه جنوبی شهر تهران نداشته است.
سپس امیدی سرور درباره بیوه کشی و سبک داستان نویسی علیخانی گفت: در زمانه ای هستیم که از خواندن رمانهای شهری اشباع شده ایم رمانهایی که همگی از زبانی مشابه برخوردارند و از تجربه های محدود و مشابه سخن می گویند. به همین خاطر من منتقد هم اگر اسم نویسنده را از ابتدای کتاب بردارند و اسم دیگری را بگذارند نمی توانم تشخیص بدهم که وا واقعا چه کسی آن را نوشته است!
در چنین فضایی نوشتن رمانی با فضای بومی و یا روستایی فی نفسه موجب تفاوت شده و کار نویسنده را از دیگران متمایز می کند. اما من معتقدم کار علیخانی از دیگران صرفا متمایز نیست بلکه ممتاز از آنهاست و من برای این ممتاز بودن دلیل دارم. چرا که معتقدم او د ربین نویسنده های ادبیات بومی نیز سبک به خصوص خودش را دارد سبکی که هیچ شباهتی با ادبیات روستایی پیش از این نداشته است.
در ادامه امیدی سرور به تقسیم بندی اشکال مختلف ادبیات بومی در دوره های گوناگون تاریخ ادبیات معاصر پرداخت و از انعکاس روستا در پاورقی های داستانی و گونه ادبیات بومی بعد از اصلاحات اراضی تا طیفی در این ژانر که به رئالیسم سوسیالیستی پهلو می زند و… مثالهایی را مطرح ساخت و افزود: در داستانها علیخانی نه بحث ارباب رعیت و ظالم و مظلوم مطرح است و نه حکایت تقابل سنت و مدرنیته در روستا و نظایر آن دیده می شود. علیخانی از درون روستا به آن می نگرد ، تصویری بی واسطه و بدون جهت گیری و قضاوت به ما نشان می دهد. سنت ها، آداب رسوم و باورهای خرافی را در بافت داستانی به چالش می گیرد و در معرض دید مخاطب قرار می دهد اما درمورد آن حکم صادر نمی کند. چنانکه در بیوه کشی نیز اگر به رسمی سنتی می پردازد در چنین بستری است نگاه به آن کاملا در داستان درونی شده و جاافتاده است. به همین خاطر شخصیت خوابیده خانم به تدریج واکنش نشان میدهد در ابتدا و میانه داستان به سنت تن می دهد ولی از جایی به بعد تا اواخر داستان در مقابل آن می ایستد.
امیدی سرور همچنین به وجود رگه هایی از رئالیسم جادویی در آثار علیخانی اشاره کرده و گفت: ما در ادبیات روستایی که نویسندگان مکتب جنوب ارائه کرده اند نیز چنین رگه هایی را می توانیم ببینیم. اما آنجا عناصر بکارگرفته شده بیشتر دررابطه با دریا و وهمی و اوهامی که از این فضا منعکس می شود جلوه گر شده است. اما علیخانی در این زمینه نیز سعی کرده شیوه خاص خودش را داشته باشد. او در داستانهای کوتاهش و همچنین رمان بیوه کشی، عناصر پیرامونی زندگی آدمها را به گونه ای توصیف می کند که گویی جان دارند،برای همن دلیل این عناصر و اشیائ بی جان هویت یافته و جان می گیرند و در پاره ای موقعیت های داستانی اتمسفری پر وهو خیال را تداعی می کنند این عناصر می توانند یک نخ سیگار باشد که برای خواننده جوری توصیف میشود که سیگار روشن کشته می شود نه خاموش. علف خرد کن همانند هیولایی علف ها را بلعیده و می جود. جوی آب چند روزی خون آلوده مانده و… اینها نمونه هایی اندک هستند که در کنار بسیاری دیگر از موارد این چنینی در بافت رمانبکار رفته و به اتمسفر داستانی حال و هوایی ویژه و به تعبیری نزدیک به رئالیسم جادویی داده است.
سپس امیدی سرور از علیخانی خواست که برا ی آشنایی بیشتر حضار اشاره ای به بن مایه داستان و رسم رسومی که در بیوه کشی بدان پرداخته، داشته باشد. علیخانی ضمن اشاره به داستان کتاب که به رسم قدیمی مردن شوهر و ازدواج همسر او با برادر کوچکتر شوهر می پردازد گفت: در چنین شرایطی اگر زن نخواهد با برادر کوچک همسرش ازدواج کند باید از آن خانواده بیرون برود، مثلا فرزندش را گذاشته و درواقع از خانواده ترد شود. من این رسم را در نقاط مختلفی از کشور با اشکال مشابه دیده ام.
سپس امیدی سرور به ارزش های زبانی رمان بیوه کشی پرداخت و گفت: کتاب علیخانی غیر از محتوای غنی زبان خوبی هم دارد، زبانی که می تواند موجب ماندگاری آن شود. چراکه اصطلاحات تازه ای در اختیار خواننده قرار می دهد، برخی از آنها وام گرفته از منطقه الموت هستند و برخی هم توسط خود نویسنده ساخته شده اند. برای مثال کلمه سوخته ریز که برای زیر سیگاری بکار رفته که گویا در آن محل سوته ریز عنوان می شود و علیخانی آن را تغییر داده به شکل جالب و قابل فهم شده ای برای خواننده استفاده کرده است.
در ادامه جلسه امیدی سرور از حضار هم خواست که با دادن نظراتشان در بحث شرکت داشته باشند. خانم شهلا آبنوس فعال فرهنگی و نویسنده، درباره بیوه کشی گفت: "بیوه کشی محدود به میلک نیست؛ بیوه کشی یک جهان است که علیخانی آن را در میلک خلاصه کرده است چنان که من خوزستانی با خواندن کتاب تمام حوادث و اتفاقات را لمس می کنم، آنکه در تهران است درک می کند. این همه فهم بودن بیانگر همه گیری سنت بیوه کشی ست چه بسا در دنیای غرب و دیگر کشورها هم ما به ازای خارجی داشته باشد در حالیکه دیگر داستان های بومی چنین نیست، علیخانی بواسطه تشبیهات و استعاراتش جهان بیوه کشی را برای هر زبانی ملموس کرده است."
سپس یکی از حضار از تجربه خوانش بیوه کشی چنین گفت: "مدت ها بود که رمان ایرانی نمی خواندم ، با دیدن فراخوان این جلسه کتاب را در شهرکتاب تهیه کردم تهیه و مشغول خواندن شدم که از صفحه بیست به بعد دیگر کتاب را نبستم تا تمام شد. بیوه کشی برای من اصالت خاصی دارد، سنتش برایم دلپذیر بود و دوستش داشتم بواسطه بیوه کشی دیدگاه و نظرم نسبت به مردم الموت بسیار تفاوت پیدا کرد. این مخاطب حاضر در جلسه ادامه داد: من آذری زبان هستم و واژه اوشانان را برای بار اول شنیدم اما مفهومش در جمله مشخص بود و تمام واژه های دیگر هم از این نوع بودند."
یوسف علیخانی در پاسخ به سوالاتی مبنی بر چگونگی نام گزینی و رسالت داستان بیان کرد:
بیوه کشی در آغاز امر ساختار متفاوتی داشت و نام آن " جنگ نامه هفت شوهران خوابیده خانم با اژدرمار میلکی" بود و ساختمان اسطوره ای داشت؛ اما متوجه شدم این عنوان و این ساختار فقط برای من و امثال من که بیست ، بیست و پنج سال است در کار داستان هستیم قابل درک است. وقتی رسیدم به نام بیوه کشی باقی ماند و نتوانستم نام دیگری برایش قرار دهم.
من در داستان فقط روایت میکنم، گوی دوربینی پشت سرم باشد حرکت کنم و خواننده به دنبالم بیاید. هیچ وقت به دنبال قضاوت کردن و حکم دادن نبودم.
اینکه میلک بستر داستان هایم است بدین معنا نیست که داستان شهری ننوشته باشم، نوشته ام اما تا کارم با میلک که می شود از آن چهارده پانزده کتاب درآورد تمام نشده ست سراغ بستر دیگری نخواهم رفت."
در پایان جلسه امیدی سرور گفت: یوسف علیخانی چند فیلم مستند ساخته اما خیلی آدم اهل سینمایی نیست اما واقعا تعجب می نم چطور رمانش مملو است از توصیفات کاملا تصویری و سینمایی. سپس امیدی سرور با خواند نمونه هایی از چنین توصیفاتی به استفاده به جای نیبسنده از فولکلور منطقه الموت اشاره کرده و برارزش های مردم شناسانه رمان بیوه کشی تاکید کرد. امیدی سرور در پایان جلسه گفت من مطپنم اگر خوانندگان این رمان مسی صفحه اول کتاب را بخوانند، رفته رفته به زبان آن عادت کرده و با داستان همراه خواهند شد.
‘