این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
ادبیات و هنرهای دیگر در «بچههای بهشت»
ادای دین به تئاتر
پارسا شهری
«آشکارشدن تدریجی تصویر روی پرده نقشدار، کثیف، نخنما و ژنده تئاتر. سکوت. موسیقیای در کار نیست. بعد سروصدای بههمخوردن چیزی در دو طرف صحنه به گوش میرسد. عنوانبندی روی پرده میآید، در حالیکه موسیقی بازار مکاره بر درونمایه فیلم تأکید میکند و سروصدای نظامی را همراهی میکند. پس از عنوانبندی، مکثی فوقالعاده کوتاه و بعد سه ضربه رسمی که آغاز نمایش را اعلام میکند… پرده بهآرامی بالا میرود». این صحنه آغازین فیلمنامه «بچههای بهشت» نوشته مارسل کارنه و ژاک پرهور است. این فیلمنامه به سینما و سینماییشدن بسنده نمیکند، پای هنرهای دیگر از تئاتر تا ادبیات را بهمیان میکشد. جدا از ارتباط پرهور با ادبیات و شاعریاش، بچههای بهشت در زمانهای ساخته شد که رجوع به داستانهای رمانتیک ادبی باب شده بود. در این اثر ارتباط زندگی با هنرها، زندگی و تئاتر از طریق شخصیتهای واقعی و خیالی و تراژدی و تقلید نمایشی، یا صحنه و پرده، سکوت و صدا و نشانههای دیگر مطرح میشود.
به اعتقادِ ژرژ سادول، منتقد و مورخ سینمایی، در این فیلمنامه ردپای «بینوایانِ» ویکتور هوگو، «اسرار پاریس» اوژنسو و «فرازونشیب زندگی بدکاران» بالزاک به چشم میخورد. از ایندست ارجاعات فرامتنی در بچههای بهشت بسیار است. سادول درعینحال که اثر این دو نویسنده را مشحون از هنر و هوشمندی میخواند، معتقد است فیلمنامه تا اندازهای بیروح و سرد است و بعد از رمانتیسم نفسگیر فیلم سخن بهمیان میآورد: «نکته اصلی دراماتیک فیلم، عشق پابرجای گارانس و دوبورو است، علیرغم این واقعیت که سرنوشت که در شخصیت لاسهنر تجسم پیدا میکند، همیشه از هم جدایشان میکند. نامرادیشان در عشق بیشتر مسحورکننده است..». او همچنین در پسزمینه فیلم پاریسِ رمانتیک را میبیند: بولوار دوکریم، بندر سنمارتن، عمارتهای باشکوه، سیرکها و تئاترها. آنطور که تاریخها روایت میکنند ساخت فیلمِ بچههای بهشت از ١٩۴٣ آغاز میشود اما تا پایان اشغال فرانسه توسط آلمانها به تأخیر میافتد. و درست بعد از ترک آلمانها و رهایی فرانسه است که فیلم به نمایش درمیآید. مارسل کانه خود بر این جنبه فیلم که گفتوگویی با دیگر هنرها دارد تأکید میکند و در تکهای از گفتوگوی خود در سال ١٩۴۴ که در ابتدای نسخه ترجمه آن آمده، میگوید بچههای بهشت یهجور ادای دین به تئاتر است. و بعد از واقعیتهایی میگوید که در نوشتن فیلمنامه بهکار گرفتهاند. مثلا اینکه شخصیت لاسهنر خوشتیپِ شناختهشدهای بوده در بلوار دوتمپل که حوالی سال ١٨۴٠ به بلوار جنایت معروف بوده، از بس که آدم در آنجا به قتل میرسیده. با اینکه فیلمنامه شخصیتها و مکانهای واقعی دارد، داستانش سراسر خیالی است. ساخت فیلم بچههای بهشت بهگفته کارنه با مشکلات عدیدهای روبهرو بوده است. «ویشی قدغن کرده بود که کسی فیلمی طولانیتر از ٢٧۵٠ بسازه؛ مگه اینکه اجازه رسمی داشته باشه». بچههای بهشت اما ۵٠٠٠ متر طول داشته است. «طولانیترین فیلمی بود که از شروع جنگ به اینطرف ساخته میشد؛ سه ساعت. ١٨٠٠ متر اضافی سر تدوین بیرون آوردیم». از دیگر خاطرات جالب کارنه از دوران ساخت فیلم این است که در نیس مشغول فیلمبرداری بودند که قوای متحدین از جنوب ایتالیا به پاریس آمدند. مقامات پیغام فرستادند که برگردید پاریس، نتیجه هم این میشود تا دو ماه کار متوقف میشود و تا نهمیلیون فرانک هزینه میگذارد روی دست عوامل آن. مارسل کانه دستآخر اعلام میکند که این آخرین فیلم سیاهوسفید او خواهد بود. ژاکپرهور که حدود هفت فیلم با کارنه کار کرده است، در گفتوگوی بعدی کتاب از روند نوشتهشدن فیلمنامه بچههای بهشت میگوید: خیلی اتفاقی. در کافهای در نیس نشسته بودند که یکباره ژان لویی بارو، بازیگر تئاتر و سینما درآمده بود که «چرا یه فیلم راجعبه بندبازها نمیسازین» و ایده فیلمنامه شکل گرفته بود. بعد ژاک پرهور از انیمیشنی میگوید که بناست بعد از بچههای بهشت با کارنه کار کند. اما داستانش؟ «داستان یهفیلم رو که نمیشه همینطوری تعریف کرد. مثل یه پرتقال میمونه. پرتقال رو که نمیشه توضیح داد… میشه پوست کند، خورد. همین». فیلم درباره پادشاهی است شریر که از دست پرندهای تخس به ستوه آمده، چند حیوان مهربان دیگر و یه خروار آدم ترسناک هم هستند. پرهور فیلم را شاعرانه میخواند و سرآخر میگوید: «سینما و شاعری تقریبا یهچیزن». اما در چاپ ترجمه «بچههای بهشت» که کتابی است از مجموعه «جهان سینما» و بهنقل از مقدمه با هدف چاپ آثاری باکیفیت در تمام شاخههای سینما اعم از فیلمنامه، مباحث نظری و… شکل گرفته، نکتهای بهنظر میآید و آن ایرادات و غلطهای تایپی و املایی کتاب است. شاید اگر ناشران که امروز وجهغالب آنها برای کاستن از هزینهها شاید، از ویرایش و حتی نمونهخوانی کتابها دست کشیدهاند، کمی هم به این جنبه کار توجه کنند، کموکیف آثار و محتوای کتابها با ظاهر آنها همخوانتر باشد.
شرق
‘