کیتی رویف، نویسندۀ کتاب «ساعت بنفش: نویسندگان بزرگ در پایان»، اولینبار در دوازده سالگی تا پای مرگ رفت. او در طول ذاتالریۀ علاجناپذیرش، به خواندن دربارۀ نسلکشیهای تاریخ روی آورد. گویا خواندن دربارۀ مرگ دیگران باعث میشد تا وحشتش از مرگ تسلی بیابد. این دغدغه تا امروز با او مانده و در آخرین کتابش دوباره…
آنچه سادهنویسی در شعر نام نهادهاند، از جمله مفاهیم مورد بحث در سالیان اخیر بوده است. در همین زمینه گفتوگویی با شمس لنگرودی که همواره از مهمترین سردمداران این جریان قلمداد شده است، در ادامه میآید:
ژان پل سارتر نه فقط سمبل روشنفکری دهه های۶۰ و ۷۰ میلادی که نمونه تیپیک روشنفکری قرن بیستم بود، تا حدی که پس از مرگ او نام بردن از روشنفکری که همچون او جریان ساز و تهییج کننده باشد دشوار می نماید.
نشریات معتبر اغلب ستونهای ثابتی دارند که نویسندگانی سرشناس در آنها مینویسند. میشود گفت هنوز هم معتبرترین و یکی از پرخوانندهترین ستونهای الپائیس جایی است که در آن هر هفته ماریو بارگاس یوسا یادداشتهایش را منتشر میکند؛ یا میتوان این سوتر آمد و از الحیات مثال زد که در آن آدونیس شاعر سوری نگاهش به…
هدایت در کتاب خواندن سلیقۀ مخصوصی داشت. به هیچوجه نمیتوانست حس اعجاب و تحسین خودش را پنهان دارد. اگر نویسندهای کار بزرگی عرضه میکرد او همچنان که کتاب را میخواند در حاشیۀ کتاب نظر خودش را مینوشت. مثلاً بارها اتفاق افتاده بود که در حاشیۀ کتابهای هدایت ما به جملاتی از این قبیل بر خورد…
ژوزه ساراماگو (Jose de Sousa Saramago) نویسنده پرتغالی ۱۶ نوامبر ۱۹۲۲ به دنیا آمد و ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰ درگذشت. او از فعالان چپ پرتغال بود و از سال ۱۹۶۹ به حزب کمونیست پرتغال پیوست و همچنان به آرمان های آن وفادار ماند، اما ادبیات را به خدمت ایدئولوژی درنیاورد.
«کتابی هست که با آن فهمیدم دلم میخواهد چه نوع آدمی باشم: این کتاب «دفتر بزرگ»، نخستین قسمت از سهگانه آگوتا کریستوف است که قسمتهای بعدی آن کتابهای «مدرک» و «دروغ سوم» هستند.
جهان امروز از آن اولینها یا بهترینها است. از این روست که هرگاه به جهان ترجمان ادبیات آلمانی به زبان پارسی وارد میشویم، «مهشید میرمعزی» یکی از نامهای درخشان در این عرصه است. چراکه اولین بودن در ترجمه از خصایص میرمعزی بوده است.
مایا آنجلو، شاعر و نویسنده امریکایی بود که برای نگارش «میدانم چرا پرنده در قفس میخواند» و اشعار و مجموعه مقالاتش مورد تحسین و تمجید منتقدان و جشنوارههای ادبی قرار گرفت. او که چهارم آوریل ١٩٢٨ در سنت لوییس ایالت میزوری به دنیا آمد، نویسنده و فعال حقوق مدنی برای کتاب شرح حال «میدانم چرا…
در داستان «دو شهر» دیکنز، جارویس لوری نماینده بانکی مشهور در لندن مأموریت پیدا میکند تا به ملاقات دکتر الکساندر مانه که تازه از زندان باستیل آزاد شده برود و او را به لندن بیاورد. او این مأموریت را به همراه لوسی دختر دکتر مانه انجام میدهد. آن دو بعد از رسیدن به پاریس نزد…
مارتین بوبر (۱۸۷۸ـ۱۹۶۵) فیلسوف و نویسنده یهودی اتریشی، در وین به دنیا آمد. در دانشگاههای وین، لایپزیک، زوریخ و برلین تحصیل کرد و دکترایش را از دانشگاه وین در سال ۱۹۰۴ پس از کامل کردن رساله ای در باره نیکلاس کوزای و یاکوب بومه دریافت داشت. بوبر در سال ۱۸۹۹ با پائولا وینکلر که یک…
خلاقیت ادبی به روابط ظریفی میپردازد که میان شخصیتها، رخدادها و محیط پیرامونی اعم از اشیاء و غیره در یک وضعیت رنگ میگیرد و میتواند مانند نخهایی ناپیدا، آنها را به بیشمار شکل مختلف مرتبط یا از آن شکلها منزوی کند، که درواقع این نخها همان «فرهنگ» و «تاریخ» هستند و میانتهیمحوری بسیاری از رمانهای…
«ریچارد براتیگان» نامی آشنا برای داستانخوانهای ایرانی است. از این شاعر و نویسنده آوانگارد تاکنون آثار زیادی به فارسی ترجمه شده که «صید قزلآلا در آمریکا»، «در قند هندوانه»، «در رویای بابل» و «پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد» از آن جملهاند. اخیرا کتابی با عنوان «ریچارد براتیگان» به مراقبت مهدی نوید،…
«مردهها جوان میمانند» آنا زگرس رمانی است که علیاصغر حداد بیش از دو دهه پیش ترجمه کرده بود و درواقع این جزو اولین ترجمههای او بهشمار میرود. آنا زگرس از مطرحترین نویسندگان قرن بیستم ادبیات آلمانیزبان است که در سالهای حیاتش در فرمهای مختلف داستاننویسی به نوشتن پرداخت و امروز در میان آثار او از…
آخماتووا که اینک در اواسط دهۀ پنجاه عمرش بود، با آخرین عشق بزرگ زندهگیاش مواجه گردید. در ۱۹۴۵ آیزایا برلین به عنوان عضو سفارت بریتانیا به مسکو اعزام شد. برلین مورخ برجستۀ آکسفورد که شخصیت مجذوبکنندهیی داشت، در بخش اعظم دوران جنگ، سرگرم جمعآوری اطلاعات برای بریتانیا و ایالات متحده بود. مأموریت برلین در مسکو…
چارلز دیکنز در خانوادهای مرفه به دنیا آمد، اما این “شانس” را داشت که به زودی از رفاه و تنعم خانوادگی محروم شد و به دنیای فقر و محنت فرو رفت.
وقتی که میس امیلی گریرسن مرد، همه اهل شهرِ ما به تشییع جنازهاش رفتند. مردها از روی تاثر احترامآمیزی که گویی از فروریختن یک بنای یادبود قدیم در خود حس میکردند، و زنها بیشتر از روی کنجکاوی برای تماشای داخل خانه او که جز یک نوکر پیر – که معجونی از آشپز و باغبان بود…
صادق هدایت….به نظرم هدایت صرفا یک نویسنده نیست، بلکه به نحوی سایه سنگین شبح و یا بهتر بگویم اشباحش هنوز هم بر دوش ما و بر دوش فرهنگ ماست. پس از این همه سال، هم برای روشنفکران و هنرمندان و هم در چشم مردم عادی، هدایت نوعی نماد اصلی هنرمندی و روشنفکری محسوب می…
شاملو شاعر جرقههای ممتد در شبانه روز بود؛ نه شاعر لحظه. با شعر، به طور حرفهای برخورد میکرد و کار دیگری جز ادبیات نمیکرد.
خواندن بهخودیخود کنش سیاسی محسوب نمیشود، اما این دو مسئله در یک تقابل دوسویه بسیار نزدیک هم قرار دارند؛ خواندن همواره منجر به آگاهی میشود و این آگاهی مطالبات تازهای را به همراه میآورد و مطالبات تازه کنشهای سیاسی و اجتماعی را بر یک جامعه بار میکند. آگاهی از ندانستن میتواند پایان جهل و آغاز…
داستان ترسناکی است. داستان خانه ای در آستانه فرو ریختن که در آن آدم داستان، بریده از جهان، چون قارچی که در تاریکی بردیواری رشد کند از انسانهای پیرامون خود میبرد و به صورت هیولا در میآید.میس امیلی گریرسن دور از هیاهو وگرد وخاک و آفتاب جهان امور عادی انسان، درانزوای اختیاری خود (یا شاید…
ویلیام فاکنر (به انگلیسی: William Faulkner) (۱۸۹۷ – ۱۹۶۲) رماننویس آمریکایی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات بود.
تولستوی در یکی از نامههایش، عجیبترین جمله بشری را مینویسد: «من کاملا خوشبختم و دیگر چیزی کم ندارم.» «خوشبختیِ» تولستوی به جوانیاش بازمیگشت، آن هنگام که سرشار از زندگی در جستوجوی فلسفه زندگی و یافتن معنایی برای آن برنیامده بود.
با یک حساب سرانگشتی غیر علمی ، ولی تحقیقی می توان حدس زد که گئورگ لوکاچ (۱۸۸۵ -۱۹۷۱)، مورخ ادبیات ، متولد مجارستان ، باید حدود یک میلیون صفحه مطالب ادبی ، فلسفی ، تاریخی و سیاسی در طول عمر خود خوانده باشد، چون درباره آثار غالب نویسندگان ، فیلسوفان و مبارزان اجتماعی سه قرن…
گفت و گو با هادی سعیدی کیاسری درباره اهمیت شعرهای قیصر امین پور و جریانی که او و دوستانش در دهه های شصت و هفتاد در برابر روشنفکران داشتند.
برش هایی از «یادی از دوست» (ضیاء موحد)
«در زندگی گلشیری مثل این که هیچ چیز شخصی و خصوصی وجود نداشت. در خانه اش همیشه به روی ما باز بود و اگر کسی مدت کوتاهی با او رفت و آمد می کرد از همه چیز زندگی گذشته و حال او آگاهی می یافت. برای…
گلشیری از کسانی است که سالها چراغ داستاننویسی را در این سرزمین روشن نگه داشت و از این جهت حقی انکارناشدنی بر گردن ادبیات معاصر دارد. او به کاری که میکرد اعتقاد داشت و بر آن اصرار میورزید، آنقدر که حتی در روزهای عسرت و پریشانیاش هم حاضر نشد از آن دست بکشد
در گفتوگوی آدینه با هوشنگ گلشیری، نویسنده برجسته ایرانی درباره آثار خود و نیز داستاننویسی در دهه ۶۰ به داوری نشسته است. گلشیری در این مصاحبه علاوه بر بیان مبانی نظری باورهای خود درباره داستاننویسی، به نقد و بررسی آثار مطرح دهه ۶۰ پرداخته است.
بخشی از یادداشت محمود دولت آبادی درباره هوشنگ گلشیری / از کتاب «ميم و آنِ ديگران»
گفت: از جاهای عجیب وغریبی گذشتم.
جمله کامل بود. پس گفتم و برگشتی!. بهشدت ذوقزده بودم. در جوابم گفت آره! هجای «آ» و سکون «ه» چنان پر بود از دم ریهها که حرف «ر» در آن میان فرسوده شد.…
الکساندر سرگیهویچ پوشکین (۱۷۹۹-۱۸۳۷)، نویسنده و بزرگترین شاعر روس است کـه داسـتان زنـدگی کوتاه اما پرماجرای او بارها نوشته شده است. او در ۱۸۲۰ به جهت اشعار انقلابیش به روسیه جنوبی تـبعید شد. بعد به سنپطرزبورگ بازگشت و با دربار و محافل اشرافی روسیه رفت و آمد پیدا کرد.