Skip to content Skip to sidebar Skip to footer

Tag: جهان داستان

چالز بوکفسکی

جهان داستان (37) : «ناقوس برای مرگ کسی نمی‌زند» اثر چالز بوکفسکی

چارلز بوکُفسکی (1994-1920) شاعر و داستان‌نویس فقید آمریکایی است. «عامه‌پسند» و «هالیوود» از آثار شناخته‌شده او در داستان است. بوکُفسکی به دلیل سبک متفاوتش در شاعری و نویسندگی و نشان‌دادن لایه‌های تاریک زندگی و فقر در آمریکا مورد توجه قرار گرفت.

Read more

جهان داستان(36): «کلاه کلمنتیس»، اثرمیلان کوندرا ترجمه احمد میرعلائی

در فوریهٔ ۱۹۴۸، رهبر کمونیست، کلمنت گوتوالد2 در پراگ بر مهتابی قصری به‌سبک باروک قدم گذاشت تا برای صدها هزار نفر انسانی که در میدان شهر قدیم ازدحام کرده بودند سخن بگوید. لحظه‌ئی حساس در تاریخ قوم چک بود. از آن لحظات سرنوشت‌سازی که فقط یکی دوبار در هر هزار سال پیش می‌آید.

Read more

جهان داستان(35): پادشاهی‌ای که سقوط کرد / نوشته‌ی هاروکی موراکامی

درست پشت کشور پادشاهی‌ای که سقوط کرد یک رودخانه‌ جاری بود. رودخانه جریان آب زلال و دلنشینی داشت و ماهی‌های بسیاری در آن زندگی می‌کردند. درونش علف‌های هرز هم می‌روئیدند و ماهی‌‌ها علف‌های هرز را می‌خوردند. ماهی‌ها اهمیتی نمی‌دادند که کشور پادشاهی سقوط کرده است یا نه. اینکه آن کشور، پادشاهی بود یا جمهوری…

Read more

جهان داستان (33): «شناسنامه» اثر ویکتوریا توکاروا

ویکتوریا توکاروا متولد 1937 در لنینگراد (اتحاد جماهیر شوروی) است. عشق او به ادبیات از دوازده‌سالگی شروع شد، وقتی مادرش داستان «ویولن روتشیلد» از چخوف را برایش می‌خواند. این عشق به ادبیات خیلی زود جایش را به داستان‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی داد. از دهه شصت تا امروز آثار زیادی در حوزه ادبیات داستانی و نمایشی خلق…

Read more

جهان داستان (32):« غار بادی» اثر هاروکی موراکامی

پانزده ساله که بودم خواهرم مرد. مرگش ناگهانی اتفاق افتاد. آنموقع او دوازده سال داشت و سال اول پیش دبیرستان بود. با مشکل قلبی مادرزاد بدنیا آمده بود، اما بعد از آخرین جراحی‌‌هایش، در سال آخر ابتدایی، دیگر علائمی از بیماری بروز نداده بود، و خانواده‌ی ما دوباره قوت قلب گرفته بود

Read more

کرونا در ادبیات؛ داستانی از اولگا توکارچوک/ جهانی جدید از پنجره‌ی من

در روزهایی که جهانْ با ویروس کرونا دست و پنجه نرم می‌کند بعضی از نویسندگان، دست به قلم شده‌اند و ، اینجا و آنجا ، در حال و هوای این روزها مطالبی نوشته‌اند. اولگا توکارچوک، نویسنده‌ی لهستانیِ برنده‌ی جایزه‌ی نوبلِ ادبیاتِ سال 2019 یکی از این نویسندگان است که ترجمه‌ی انگلیسی نوشته‌ی او در…

Read more

داستان کوتاهی از ویکتور ارافیف (نویسنده‌ی رمان «استالین خوب»)؛ در روزگار کرونا / ایل‌و‌تبار ویروس‌ها

این روزها، درگوشه‌وکنار جهان، یک نام بیشتر از همه‌ نام‌ها شنیده و خوانده می‌شود، و آن «کرونا» است: ویروسی که حالا از دنیای زیست آدم‌ها به دنیای ادبیات وارد شده. یکی از داستان‌هایی که در اینباره نوشته شده، داستان کوتاه «ایل‌وتبار ویروس‌ها» نوشته ویکتور ارافیف (1947-مسکو) نویسنده برجسته روس است که نویسنده آن را در…

Read more

جهان داستان (31): «شنل»، داستانی از نیکلای گوگول / به همراه نگاهی به داستان شنل و داستان نویسی گوگول

در یکی از ادارات دولتی… اما بهتر است نگوییم دقیقاً کدام یکی. چون هیچ‌کس به اندازه‌ی کارمندان اداری، صاحب‌منصبان، افسران هنگ یا به‌طور‌کلی هر فرد اداری دیگر زودرنج و زودخشم نیست. امروزه افراد هر گروه اهانتی را که مستقیماً به شخص خودشان می‌شود اهانتی به کل جامعه تلقی می‌کنند

Read more

جهان داستان (30): «تصویر دختری در شیشه»، داستانی از تنسی ویلیامز / به همراه نگاهی به زندگی و آثار نویسنده

تامس لانیر ویلیامز مشهور به تنسی ویلیامز (۲۶ مارس ۱۹۱۱- ۲۵ فوریه‌ی ۱۹۸۳) نویسنده و نمایش‌نامه‌نویسِ آمریکایی‌ست. در کلمبوسِ می‌سی‌سی‌پی به دنیا آمد. دومین فرزندِ اِدوینا داکین و کورنلیوس کافین ویلیامزبود. پدرش فروشنده‌ی دوره‌گردِ کفش بود. پدری که همیشه مست بود و بیش‌ترِ وقت‌ها دور از خانه بود

Read more

جهان داستان (25): « این زندگی زیباست، آقا!» اثر بهاء طاهر

بها طاهر نخستین نویسنده‌ای است که توانست جایزه بوکر عربی ۲۰۰۸ را برای رمان «واحه غروب» از آن خود کند. رمان «عشق در تبعید» نیز برای طاهر جایزه بهترین کتاب سال ۱۹۹۵ مصر را به ارمغان آورد. طاهر متولد ۱۹۳۵ در استان جیزه مصر است. سال ۱۹۷۵ در مصر ممنوع‌القلم شد و پس از سال‌ها…

Read more

جهان داستان (28): سه حکایت کوتاه از فرانسوا ولتر (بزرگ‌ترین نویسنده‌ی عصر روشنگری) / در جست‌وجوی عدالت

نام فرانسوا ولتر (۱۷۷۸-۱۶۹۴) به طور عجیبی با کشور فرانسه گره خورده است. او «استاد نثر فرانسه» است و «جمهوری فرانسه» بیش از هرکس مدیون او و تفکرات ترقی‌خواهانه‌اش است. ولتر در طول حیاتش بیش از هجده‌هزار نامه و دوهزار کتاب نوشت، از جمله ۲۶ داستان و حکایت که «کاندید» یکی از مهم‌ترین آنها است…

Read more

جهان داستان (26): «مرگ؛ مساله این است!» اثر هری مولیش / ترجمه: نیلوفر شریفی

ادبیات هلند با یک نام در جهان زبانزد است، و آن نام کسی نیست مگر هری مولیش (2010-1927)؛ نویسنده‌ای که بارها به‌عنوان برنده احتمالی نوبل آینده از او یاد می‌شد، و شاهکارش «کشف آسمان» (1992) در جریان نظرسنجی در میان کتابخوانان هلندی (2007)، به‌عنوان بهترین رمان کشور هلند برای تمام دوران‌ها انتخاب شد

Read more

جهان داستان(25): «آخرین ساعت» نوشته گوستاو فلوبر / مترجم: نادیا حق دوست

داستان هفت‌اپیزودی «آخرین ساعت» به همراه دیگر داستان‌های اولیه گوستاو فلوبر، به‌نوعی پیش‌درآمدی است برای خلق شاهکارهایش: «مادام بوواری»، «سالامبو» و «تربیت احساسات». به بیانی دیگر، این داستان، برای هر خواننده علاقه‌مند به فلوبر، دریچه‌ای است به جهان داستانی فلوبری.

Read more

جهان داستان (24): «حواری» داستانی از گرهارت هاوپتمان با ترجمه محمود حدادي

گرهارت هاوپتمان (1946-1862) نماينده‏ي فرهنگ و ادبيات آلمان در قرن نوزده و بيست بود و در مقام شاعر ملي حتي مورد احترام دولت‏هاي وقت آلمان. از وي بيش از همه نمايش‏نامه به يادگار مانده است و در آن ميان درام «بافندگان»، شرح نخستين قيام‏هاي كارگري در آلمان، برايش اعتباري جهاني آورد.

Read more

جهان داستان (23): «پاكت‏ها» اثر ريموند كارور / با ترجمه مصطفی مستور

يكي از روزهاي گرم و مرطوب است. من از پنجره‏ي اتاق‏ام در هتل مي‏توانم بيش‏تر قسمت‏هاي شهر ميدوسترن(1) را ببينم. مي‏توانم چراغ‏هاي بعضي ساختمان‏ها را كه روشن مي‏شوند، دود غليظي را كه از دودكش‏هاي بلند بالا مي‏روند، ببينم.‏ كاش مجبور نبودم به اين چيزها نگاه كنم.

Read more

جهان داستان 22: « یک گل سرخ برای امیلی» اثر ویلیام فاکنر/ نجف دریابندری

وقتی که میس امیلی گریرسن مرد، همه اهل شهرِ ما به تشییع جنازه‌اش رفتند. مردها از روی تاثر احترام‌آمیزی که گویی از فروریختن یک بنای یادبود قدیم در خود حس می‌کردند، و زن‌ها بیشتر از روی کنجکاوی برای تماشای داخل خانة او که جز یک نوکر پیر – که معجونی از آشپز و باغبان بود…

Read more

جهان داستان (21) : «قوهای وحشی» اثر هانس کریستین آندرسن

یازده برادر، که همه شاهزاده‌ی واقعی بودند، نشانْ بر سینه و شمشیر به‌کمر به‌مدرسه می‌رفتند، با قلمِ الماس بر لوحِ زرّین می‌نوشتند، و آن‌قدر زیرک بودند که همه‌ی درس‌ها را از بر می‌کردند و همه با دیدن‌شان فوراً پی می‌بردند که شاهزادگان واقعی‌اند. خواهرشان الیزا با کتابِ پُر از تصویرش که به‌بهای نصف کشور تمام…

Read more

جهان داستان20/ اپرای ماه اثر ژاک پره ور

روزی بود، روزگاری بود. پسرْ کوچولوئی بود که زندگیِ خوشی نداشت، و جائی می‌زیست که آفتابِ کافی به‌‌آن نمی‌تابید. هرگز پدر و مادرش را نشناخته بود، و پیشِ کسانی زندگی می‌کرد که نه خوب بودند و نه بد. کارشان زیاد بود و وقتی برای خوب یا بد بودن نداشتند. روز و روزگار دیگری بود. پسرْ…

Read more

جهان داستان (20) : «مردي كه فرياد زد ترزا» و «وادار کردن» اثر ایتالو کالوینو

ایتالو کالوینو، نویسنده، خبرنگار، منتقد و نظریه‌پرداز ایتالیایی در سال ۱۹۲۳ به دنیا آمد و فضای انتقادی آثارش او را به مهم‌ترین داستان‌نویس ایتالیا در قرن بیستم مبدل کرده است. کالوینو در سال ۱۹۸۵در ایتالیا درگذشت. کالوینو نویسنده‌ای مبدع و نوآور است.

Read more

جهان داستان (19) : «پنجم اکتبر» اثر گئورگ هایم

روز پنجم اكتبر مقرر بود گاري‌هاي نان از حومه به پاريس بيايند. شوراي شهر سر هر چهارراه –قرمز و درشت و خوانا- آگهي زده بود و ملت در تمامي روز تا مغز استخوان گرسنه بود و خواب بهشت سيري مي‌ديد. خواب كوه نان و کلو‌چه كه به هر مطبخ و آشپزخانه سرريز مي‌كرد.

Read more

جهان داستان (18)/ «برایتن اشترتر پائولینو»؛ اثر ولادیمیر نابوکوف/ ترجمه آبتین گلکار

ولادیمیر نابوکوف در جوانی مدتی آموزش مشت‌زنی دیده بود و در کمبریج و برلین به این ورزش می‌پرداخت. از نویسنده‌ای «مردانه» مانند همینگوی می‌توان انتظار داشت به گاوبازی و بوکس علاقه داشته باشد، ولی بعید است خواننده‌ي آثار نابوکوف تصور کند که صاحب چنین سبک ظریف و شکننده‌ای اهل مشت‌زنی باشد.

Read more

جهان داستان (17): «مشت زن حرفه ای» اثر ارنست همینگوی

ورم روی چشمش را دوباره با انگشتانش لمس کرد. چیز مهمی نبود، فقط دور چشمش سیاه می‌شد. این تمام چیزی بود که مفت و مجانی از ماجرا گیرش می‌آمد. با نگاه کردن توی آب هم نتوانست حالت چشمش را ببیند. هوا تاریک بود و او تنها بود. دست‌هایش را به شلوارش مالید و پاک کرد،…

Read more

جهان داستان (16): كافكائيه اثر بهوميل هرابال

هر روز صبح و پاورچين پاورچين، صاحبخانه وارد اتاقم مى شود و من صداى پايش را مى شنوم. طول اتاقم خيلى زياد است؛ اين قدر زياد كه اگر بگويم كه دوچرخه مى خواهد تا اين مسافت بين در و تختخواب را طى كنى پربيراه نگفته ام. صاحبخانه خم مى شود بر رويم و سپس سر…

Read more

جهان داستان (15): شورش خاموش مديسن داستانی از جى. دى. سالينجر

موقع تعطيلات مدرسه پيش دانشگاهى پسران پنسى («با حضور يك مربى براى هر ده دانش آموز»)، هولدن موريسى كالفيلد معمولاً پالتو مى پوشيد با كلاه كه تورفتگى وسط اش شكل حرف «V» بود. وقتى سوار اتوبوس هاى فيفث اونيو مى شد، دخترهايى كه هولدن را مى شناختند اغلب فكر مى كردند او را موقع گشت…

Read more

جهان داستان (14): انسانی زاده می‌شود اثر ماکسیم گورکی

قحط سال ۱۹۸۲ بود. من میان سوخوم[۱] و اوچم‌چی‌ری[۲] بر صخره‌های کنار رود کودور[۳] نشسته بودم. از آنجا تا دریا تنها سنگ‌اندازی فاصله بود و غریو برخورد امواج به‌‌ساحل از میان همهمهٔ شادی بخش جویبارهای صخره‌ها به‌‌وضوح شنیده می‌شد.

Read more

جهان داستان(۱۳): دختری در طوفان اثر بن لوری / به همراه گفتگویی با بن لوری

بن لوری نویسنده آمریکایی، متولد 1971، اولین کتابش، یعنی داستان‌هایی برای شب و چندتایی برای روز را در سال 2011 منتشر کرد.بن لوری در ایران با انتشار داستانهای کوتاهش در نشریات و بعد کتاب «داستان‌هایی برای شب و چند تایی برای روز» مطرح شد. در ادامه داستانی کوتاه از او را به همراه گفتگویی خواندنی…

Read more

جهان داستان (۱۰): «کشیش» اثر تیم پارکس (هدیه چهارمین شماره مجله نیویورکفا به خوانندگان مد و مه)

نشریه الکترونیکی نیویورکفا دیگر جای خود را بازکرده و علاقمندان ادبیات داستانی آن را خوب می شناسند. نشریه ای که می توان بهترین داستانهای روز جهان را با فاصله زمانی اندکی به فارسی خواند. از گردانندگان نیویورکفا خواستیم هر شماره یکی از داستانهای شان را به خوانندگان مد و مه هدیه دهند.

Read more

جهان داستان (۹) : چند چیز ناخوشایند من داستانی از ليديا ديويس / ترجمه: جواد رهبر

ليديا ديويس در سال 1947 در نورث امپتونِ ماساچوست ديده به جهان گشود. پدر و مادرش هر دو با دنياي ادبيات آشنا بودند. ليديا نيز از همان كودكي علاقه بسياري به خواندن داشت و در سن 12 سالگي نو شتن داستان را آغاز كرد. در مدرسه بريرلي نيويورك درس خواند. در مدرسه پوتني ورمونت را…

Read more

جهان داستان (۴): شبي که تنهايش گذاشتند اثر خوان رولفو ترجمه فرشته داوران

نویسندهای که تنها با یک کتاب کوچک و چند داستان کوتاه به شهرتی پایدار نه در مرزهای جغرافیایی خود، که در سراسر جهان دست می‎یابد، بی‎شک نه صرفا با زحمت و پشتکار که با اتکاء به چشمه‎ جوشانی از نبوغ در داستان‎نویسی بدین جایگاه دست یافته است.

Read more