«بازدم» یک رمان تلخ است، اما تلخی اش از جنس خاص خودش است. شاید تعبیر من این باشد که هر جا مقداری زنانگی چاشنی اثری باشد زهرهای موجود در آن، خود به خود خنثی می شود.
این رمان در پسزمینه حوادث سال ٨٨اتفاق میافتد. با آنکه راوی تاحدممکن از مواجهه سیاسی با اتفاقات آن سال پرهیز کرده است، به هر روی مرکز ثقل بسیاری از اتفاقات و تطور غالب شخصیتهای دههشصتی کتاب حولمحور سال ٨٨ است.
آنیتا یارمحمدی در اواخر سال گذشته رمانی را تحت عنوان «اینجا؛ نرسیده به پل» منتشر کرده است. این رمان به سرگذشت و زندگی دخترانی میپردازد که متولد دهه شصت هستند و از این حیث به دغدغهها، علاقهها و تفکرات مشترک میان متولدان این دهه اشاره شده است. به همین دلیل خواندن این رمان میتواند برای…
«اینجا نرسیده به پل...» آنیتا یارمحمدی را باید یك رمان دخترانه دانست. حضور دایمی جنسیت در این رمان شاید ناشی از راویان زن داستان باشد اما گمان میرود بیش از زبان، این نگاه دخترانه است كه به كار غالب شده و این به خودی خود میتواند اتفاق جالبی باشد. رمان سه راوی دارد كه همخانهاند…
"فارسی بخند" عنوان اولین کتاب سپیده سیاوشی است، مجموعهای با نه داستان ِ کوتاه و راوی ِ دنیای امروز: راوی ِ دنیای مهاجرت (از ایران به هلند یا اهواز به تهران، فرقی نمیکند)، رابطههای بسته به نخهایی باریک و نازک، و رفتنهایی که برگشتی با خودشان ندارند.
سیاوشی شبیه دیگر نویسندههای امروز نیست. او به…