اسفار سرگردانی داستان خون است، خون ریختهشدهی آبا و اجداد یک ملت که قدمتشان از تاریخ طولانیتر است. ملتی چندپاره که اکنون نسلهای جواناش با آشفتگی بهدنبال هویتشان هستند. اسفار سرگردانی حکایت عذاب انسانِ فراموشکار نسبت به گذشتهی پر از جنایت و نسلکشی همنوعاناش است
” مِحمِد اوزون” (۲۰۰۷-۱۹۵۳) از برجسته ترین نویسندگان کُرد زبان در منطقه ی کُردنشین “ترکیه” است که پس از گذراندن سالهایی از عمر خود در زندان در ۱۹۷۷ به سوئد رفت و تا سال ۲۰۰۶ در آن کشور زیست. رمان “روشن مثل عشق، تاریک مثل مرگ” یکی از برجسته ترین رمانهای او است که به…
نویسندگان کُردزبان همروزگارمان به ویژه در “اقلیم خودمختار کردستان عراق” از سال ۲۰۰۳ به بعد با سقوط “صدام حسین” و “حزب بعث” با باز شدن فضای سیاسی و فرهنگی و کوشش برای بازیابی هویت قومی سرکوبشدهی خود، از یک سو نه تنها به بازتاب ادبیات و فرهنگ قومی خود پرداختهاند
شگردی که برای نقل ماجرای «ریبوار» شخصیت اصلی رمان «سایه و مرگ تصویرها» انتخاب شده، همسویی و همخوانی عجیبی با فضای ذهنی او دارد؛ روایتی پارهپاره که در زمانها و مکانهای متعددی پرسه میزند و به طرز مؤثری از پس نمایش ذهنیت «ریبوار» برمیآید؛ آخر او مهاجری است که سرزمین خود را ترک کرده و…
اسفار سرگردانی روایت رویارویی هراسانگیز با گونههای گوناگون زمان است. زمانی در هیبت اژدهایی دوسر که یک سرش ریشه در تراژدیهای تاریخ واقعی دارد و سر دیگرش حافظهی بشر از امر واقع تراژیک میباشد که خود را به شکل استعاره های مفهومی و معنایی به آدمی مینمایاند.
از “عطا نهایی” تا کنون سه مجموعه داستان کوتاه به نام های “جیغ”، “تنگنا” و “آن پرنده ی زخمی که منم” و سه رمان به نام های “گلشوران”، “پرندگان در باد” و “آخرین روزهای زندگی هلاله” منتشر شده است. او همچنین بیش از ده رمان برجسته از نویسندگان بزرگی همچون “ایتالو کالوینو”، “کورت فوتی گات”،…
کسی نمیداند اولین بار که یک کُرد مهاجر در هنگامهی آتش و هجوم قلم به دست گرفت و شرح مصائب مهاجرت خود را نوشت، چه زمانی بود و چه کسی سرود و گفت از هلهلهی عزای کوچ و هجرتاش.