يادداشتم در باب انقلاب فرانسه را بر سه محور متمركز ميكنم؛ اول مواجهه خودم با انقلاب فرانسه. دوم مكتب آنال و در همين راستا رويكرد نويسنده و مختصاتي كه اي بسا دانستنشان براي خواندن كتاب خالي از لطف يا فايده نباشند و سوم خود لوفور و چيزي كه در تاريخنگاري به جهان ما اضافه كرده
ربکا کامی، استاد فلسفه و ادبیات تطبیقی در دانشگاه تورنتو، نویسنده کتابهای «فرجامها: خاطره در هگل و هایدگر» (١٩٩٩) و گمشده در آرشیوها (٢٠٠١) است. کامی در کتاب آخر خود «جشن ماتم» (٢٠١١) تفسیری از برداشت هگل از «تجربه تاریخی» ارائه میکند
انقلاب بزرگ فرانسه در پايان قرن هجدهم با شعارهاي شهرهاش، از جمله آزادي و برابري، بر انديشه و آثار چندين نويسنده و شاعر آلماني هم نقش زده است، از آن جملهاند فريدريش هلدرلين و گئورگ بوشنر. زبان هلدرلين چون بسيار انتزاعي بود، به خود او محدود ماند.