به پايين كه رسيد، سر بركرت گلولهاي از آتش شده بود و شعلههاي آبيرنگي داشت از كف و ديوارها زبانه ميكشيد و دست كلاين داشت داغ ميشد. كفشها و پاها و پيراهناش هم آتش گرفته بود. سعي كرد آتش روي خودش را خاموش كند و وقتي كه گُر گرفت، به هر طريقي كه بود از…
«انجمن اخوت ناقصالعضوها» نوشته نویسنده آمریکایی برایان اونسن را میتوان اثری متعلق به ادبیات سیاه یا همان (نوآر) نامید؛ ادبیاتی که وامدار نویسندگانی مانند داشیل همت، ریموند چندلر، جمز ام. کین و … که دارای مولفههای نوآر است از ادبیات پلیسی و وحشت نیز وام گرفته
برای خواندن رمان «انجمن اخوت ناقصالعضوها» باید متوجه اهداف اونسن بود. یکی از اهدافش چنین است که متوجه شوید اونسن نمیخواهد ـ یا نمیتواند ـ آن حقیقتی را که درون خود دارد نشانمان دهد، در ازای آن، او از تکنیکهای دوقلوی ترس و هولزدگی استفاده میکند