تا در صندوق را باز کردند ناگهان فوارهای از موشهای کبود، زرد، سیاه، نارنجی و بنفش از آن بیرون جهید؛ خرموشهایی درشت با پوست پرزدار خیس و دمهای دراز، با چشمهایی که نگاهشان به نگاه آدمی شبیه بود.
سه، چهار پاسبان با باتومهای کشیده وارد اتاق شدند و بلافاصله فهمیدند که ما مایه جیغ هولناک رییس…