تزوتان تودوروف (٢٠١٧-١٩٣٩) از زنی جوان به نام شارلوت دلبو میگوید که در زندانی در پاریس اسیر دست اشغالگران آلمانی بود، او در سلولاش تنها بود و حق دسترسی به کتاب نداشت اما به کمک نخی که از رواندازش جدا کرده بود رشتهای درست میکند و از پنجره پایینی- سلول همبندش- که دسترسی به کتاب…
«اگر امروز از خود بپرسم چرا ادبیات را دوست میدارم، اولین چیزی که به ذهنم میرسد این است: ادبیات یاریام میکند تا زندگی کنم. دیگر آنقدرها هم مثل دوران نوجوانی از ادبیات انتظار ندارم من را از آسیبهای مواجهه با آدمهای واقعی دور نگه دارد.» این سطرهای هولناک، نوشته تزوتان تودوروف نظریهپرداز فرمالیست بلغاری است…
«ادبیات در مخاطره» کتاب موجز و درعینحال صریح تزوتان تودوروف – نظریهپرداز و منتقد ادبی بلغاریتبار- با زبانی شیوا از ذهن نقادی حکایت میکند که میتواند برخلاف چارچوب نظریاش، قلمرو تحقیقاتی خود – ادبیات- را از چشماندازی متفاوت بررسی کند. از قضا همین زبان شیوا و ذهن نقاد، که ظاهرا قوت پژوهشگر و منتقد به…
یکی از مولفان متعصب داستان پلیسی ون داین در سال 1928 بیست قانونی را که یک نویسنده داستانهای كارآگاهی باید از آن پیروی کند را ارائه کرد. این قوانین مکرراً تجدید چاپ میشد و مدام مورد بحث و جدل قرار میگرفت (نگاه کنید به کتاب بوالیو و نارسژاک که در آغاز بدان اشاره شد)
از آنجایی…