جمله ای منسوب به «سقراط» است که می گوید: «جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می یابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد». این که ما در دایره ی سعادت در کجا ایستاده ایم و اصولا امروز در این دایره وجود داریم یا نه سخن تازه ای نیست
به راحتی و با مطالعه ای گذرا بر تاریخ معاصر ایران می توان آسوده فهمید که رسیدن از قافله سالاری آزادی یِ مشروطیت به تنگنای استبداد سیاسی امری میسر است. نام این تناقض آشکار ، را می توان به نام «سید ضیاء الدین طباطبایی یزدی» زد.
هیچگاه از گفتمان مذهبی رسمی (سنتی) نباید انتظار ترویج فهم عقلانی و روشنگری مذهبی داشت. این کلام بدان معناست که به سادگی نمی توان از اقتدارگرایان مذهبی و نهادهای دینی (سنتی – رسمی) انتظار آزادگی مذهبی را داشت.
«علی قلی خان ایلخانی بختیاری» ملقب به «سردار اسعد دوم» یکی از مراجع و ریشه های تنومند سیاسی ، مدنی و نظامی ِ تاریخ مشروطه ی این مرز و بوم در سال ۱۲۳۶ ه.ش در شهر «جونقان» در فاصله چهل کیلومتری «شهرکرد»/استان چهارمحال و بختیاری،در خانواده ای اصیل و ریشه دار به دنیا آمد.