طوری موهایم را آرایش میکنم که گوش چپم دیده نشود. عاشق گوشواره هستم. روی عکسها زوم میکنم تا گوشواره گوش آدمها را ببینم. از هر اکسسوری زنانهای بیشتر از همه گوشواره دارم. گاهی گنجشکهایی که میآیند تا خرده نانهای جلوی پنجره را بچینند، چند پر کوچک و نازک از خود به یادگار میگذارند.
یک پنج شنبه معمولی در همه جهان بود. آقای پیرنیا، کارمند ساده اداره راه و ترابری روی صندلی راحتی اش نشسته بود. آرام و بی اضطراب به باغچه کوچک پشت شیشه خیره شده بود که زیر قطرات نرمِ باران جوری عجیب به رنگی مابین آبی و سبز در آمده بود. نگاهش را که…
فروزان امیری دانشجوی کارشناسی ارشد زبان ادبیات فارسی در دانشگاه هرات است. امیری در این داستان که برای مد و مه ارسال کرده، از زندگی دشوار زنان در جامعه ای مرد سالار نوشته است. جامعه ای آشنا برای اغلب خوانندگان فارسی زبان چرا که مردسالاری رویکرد دیرینه در جوامع ایران و افغانستان بوده، در یکی…