نویسنده در داستان خود، روایت روزهای جنگ، توصیف زندگی سخت روزمره بدلیل کمبودهای بسیار همراه با ترس و نگرانی ناشی در سایه بمبارانهای هوایی را به دختری کم سن و سال به نام آسیه سپرده. داستان در خانهای ۴۳ متری که فقط دو اتاق تو در تو دارد روایت میشود.
ماجرا از این قرار است که به دلیل دور افتاده بودن روستاهای منطقه از شهر و محرومیتهایی که اغلب در این گونه مناطق وجود دارد، بچههای روستای خاتون کندی که تعدادشان به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد، باید برای تحصیل و شرکت در کلاسهای مدرسه هر روز به یکی از روستاهای مجاور به نام «گوی…
بیرون، شب بود و باد و برف. . .
زن، شب یخزده را پشت در بویید و خودش را چسباند به مرد. مرد، نفس گرم زن را پشت گردنش حس کرد. آهسته گفت: «میلرزی. »
باد، پوفههای برف را از لای در نیمهباز ریخت تو انبار. زن لرزان گفت: «میترسم. »
مرد از لای در چشم به بیرون…
عنوان فرعی کتاب «فراموشان»، محتوای اصلی آن را نشان می دهد: «داستانی از واقعه کربلا». این عنوان، برای بحثی که درباره این کتاب در نظر گرفته ایم، بسیار متناسب است. چون دارای واژگانی است که می تواند مدخل مناسبی برای ورود به بحث باشد. از «واقعه» شروع می کنیم. کلمه واقعه از واقع می آید.…