در ۱۹۴۵، بعد از تجربههای سخت بکت، ابتدا در نهضت مقاومت فرانسه و مخفیشدن، و سپس دوره درمان در سَن-لو [در فرانسه]، آتشی درگرفت. ایدهای، خیلی نزدیک به سبک و سیاق دانته، روح نگهبان بکت، در ذهن او جرقه زد که «آخرین نوار کراپ» برداشتی از آن را به ثبت میرساند که چندان پوشیده نیست
ساموئل بکت بدعتی پیچیده و مبهم در مسیحیت قرن هفدهم را برمیگیرد و آنرا به فلسفهای شخصی و نامعمول و بینشی هنری بدل میکند
ساموئل بکت سال ۱۹۰۶ در دابلین ایرلند به دنیا آمد. او نمایشنامهنویس، رماننویس و شاعری بود که از انزوا، اندوه و پوچی مینوشت. بخش عمدهای از عمرش را در پاریس گذراند. او که در قالبهای ادبی مختلف به زبان انگلیسی و فرانسه مینوشت، از کمدی سیاه استفاده میکرد تا موقعیتهای انسانی را واکاوی کند.
این نوشته به قلم حامد داراب نخستین بار در اوایل دهه نود در مد و مه منتشر شد و از جمله مطالب پر بازدیدی که متاسفانه در تغییرات طراحی سایت که سه سال پیش اتفاق افتاد از دسترس خوانندگان خارج شد این روزها که مصادف است با سالگرد درگذشت ساموئل بکت، فرصت خوبی است…
یکبار برادر بزرگش (فرانک) در نامه ای به او نوشت: چرا سعی نمی کنی رمانی بنویسی که مردم بخوانند! این توصیه از سر دلسوزی فرانک، به ساموئل چندان کارگر نیفتاد، او بعد از آن نیز به نوشتن همان آثاری ادامه داد، که از او برمی آمد؛ آثاری که اغلب مردم یا توانایی خواندن آنها نداشتند…
۱۳ آوریل، زادروز ساموئل بکت، مترجم نمایشنامهنویس، رماننویس و شاعر ایرلندی است. اصغر رستگار، نویسنده و پژوهشگر مطرح کشورمان و مترجم«در انتظار گودو» مهمترین اثر بکت، به همین مناسبت یادداشتی را نوشته که می خوانید
این رابطه ادبی سرانجامی تراژیک پیدا کرد. دختر جویس عاشق بکت شده بود و این جوان کمروی عاشقِ ادبیات، علاقه ای به دختر جویس نداشت که علاوه بر انحراف مردمک چشمانش، به مشکلات عدیده روانی هم دچار بود و در بیان احساستش بیش از حد صراحت به خرج می داد.
اولین اجرای «در انتظار گودو» قریب به شش دهه پیش از این در سالن تاتر بابیلون در پاریسبه اجرا گذاشته شد. ساموئل بکت در این نمایش آوانگارد کوچک چه کرده که «در انتظار گودو» بخشی از ادبیات نمایشی دنیا را شکل داده است؟