تراژدی اساسی ترین ویژگی هستی است”. این را نیچه گفت و برای اینکه تراژدی را قابل رؤیت کند می بایست یک قهرمان تنها بسازد. و زرتشت را ساخت. و نام زرتشت را به او داد زیرا معتقد بود که در نگاه پارسِ باستان زمین را هم چون در یک کلیت می دیدند
این مقاله به مناسبت دومین سالمرگ این پژوهندهی فلسفه نوشته شده است. عمران راتب (۱۹۹۱-۲۰۱۸) نقش تعیین کننده ای در افزایش سطح دانش و در رشد اشتیاق جوانان افغانستان در مطالعه و پژوهش فلسفه و ادبیات و هنر داشت.
کانت با سهگانهی «نقد» خود از متافیزیک تعریف تازهیی به دست میدهد. او با مشاهدهی هستندهها و نخستین امر قابل مشاهده در میان آنها، یعنی تنوع آنها، میپرسد آیا بر همین تنوع هستی هم، یک «هستی» مترتب است؟
چرا به متن روی میآوریم؟ در نگاه معمول و متعارف، این پرسش، پرسشی معنادار نمینماید و بر همین اساس، پاسخی هم اگر به آن بدهیم، بیشتر از سر بیاعتنایی است و دارای محتوای ارزشی بیشتر از پرسش نیست. دمدستترین پاسخ، احتمالن این است: «خُب، دلیل خاصی ندارد. دلم خواست
عمران راتب، دانشمند و متفکر از حیطهی بامیان افغانستان در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۸، دو روز پیش از اینکه ۲۷ سالگیاش را به پایان برساند، بر اثر ایست قلبی، جامعهی فرهنگی فارسیزبان را در فلسفه و نقد ادبیات و هنر با مرگ تراژیک و فاجعهآمیز نابهنگام خود ترک گفت.