موديانو در يكي از آخرين داستانهايش مينويسد: «تا مدتها باور داشتم كه نميتوان با آدمهاي تازه آشنا شد مگر در خيابانها».1 نوشتههاي پاتريك موديانو محصول پرسهزدن در خيابانهاي شهر است، نوشتههاي مارگريت دوراس نيز چنين است، اما دوراس برخلاف موديانو با پرسهزدن خود را از پا درنميآورد.
