اگر ناتوراليسم بياعتنا به هياهوي اجتماع، ترجيح ميدهد از خيالپردازي دست بردارد و گرايش «اكنون» خود را به واقعيت و تنها واقعيت معطوف دارد، اگر ناتوراليسم اساس كارش را بر مؤلفههايي همچون «وراثت»، «محيط» و «لحظه» قرار ميدهد و در همه حال همه «چيز» و از جمله انسان را به «چيز» فرو ميكاهد، اگر ناتوراليسم…
اگوست استریندبرگ (١٩١٢-١٨٤٩) در عالم نمایش بیانگر روح معذبی بود که به شکلهای مختلف ظاهر میشد. استریندبرگ خود را نمایشنامهنویس، رماننویس، نقاش، منجم و حتی کیمیاگری میدانست که میتواند جیوه را به طلا بدل کند. او همه اینها میتوانست باشد، زیرا از هر حادثهای مفهومی خاص استنتاج میکرد
رایموندو فوسکا، شاهزاده ایتالیایی بر شهر کارمونا فرمان میراند، اما بهتدریج درمییابد که حکمرانی بر شهری کوچک او را خشنود نمیسازد. بنابراین تصمیم میگیرد که قلمروی حکمرانیاش را گسترش دهد، زیرا هم ثروت کافی در اختیار دارد و هم سردارانی که در جایجای مختلف ایتالیا، ارتش مزدور در اختیارش میگذارند