«جنگ جهانی سوم» تاکیدیست دوباره بر این واقعیت که هومن سیدی ازانگشت شمار فیلمسازان ایرانی است که در سطحی فراتر از سینمای ایران فیلم میسازد؛ حتی وقتی قرار باشد یکی از نخ نما شده ترین ایدههای فیلمفارسی را (نجات یک زن از بهرهکشی پااندازش) مورد استفاده قرار دهد.
در یک آزمایش معروف روان سنجی، وقتی مقابل چشم اسبها تصویر دایره قرار می گرفت بلافاصله یک شوک الکتریکی خفیف به حیوان وارد می کردند، وقتی هم تصویر یک بیضی نمایان می شد اسبها مورد نوازش قرار می گرفتند. اسبها بعد مدتی آموزش شرطی شدند
صحنهزنی، دومین تجربهی سینمایی ِ داستانی ِ بلند ِعلیرضا صمدی، روایت گونهای کسبوکار نامتعارف، یعنی نمایشیسازی یا به اصطلاح صحنهزنی تصادفات ساخته-گی بهمنظور دریافت حق بیمه است؛ پدیدهای که کسبوکارهای بیمه، شیوع آن را با استناد به آمار و ارقام گواهی میدهند و آن را در پایان صحنهزنی بهاطلاع تماشاگرش میرسانند
تجربه سالهای گذشته نشان داده فیلم های افتتاحیه جشنواره چندان امیدوارکننده ازکار در نمیآیند، هرچند امسال ظاهرا ترتیب نمایش فیلمها با قرعه کشی بود؛ اما تماشای «بیرو» نشان داد که ظاهرا قرار نیست این قاعده شکسته شود
اولین فیلم بلند کاظم دانشی در مقام کارگردان با یک سکانس مهیج و غافلگیرکننده آغاز میشود، سکانس تعقیب و گریز مأموران پلیس و خلافکاران که انتهایی تراژیک دارد و هم از منظر این انتهای تلخ و هم به لحاظ چگونگی آغاز فیلم، شروع فیلم «متری شیش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی را به ذهن…
محمدحسین مهدویان را باید از بارزترین چهرهها در میان نسلی دانست که طیف موسوم به فیلمسازان جدید دولتی را نمایندگی میکنند. گروهی که باید حساب آنها را از فیلمسازان نابلد اما پرمدعای چند دهه پیش جدا کرد.
جشنواره سی و هشتم در پردیس ملت، یکی از دوستان قدیمی را بعد از مدتها دیدم، از سر شوق به طرف او رفتم، برای روبوسی. بیآنکه بدانم چه تغییرات عجیب و غریبی در راه است تا دنیای ما و مناسباتش را دگرگون کند. در کمال تعجب خودش را عقب کشید. من از همه جا بی…
در میان آثار سینمایی ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۱ آثار خوب و منسجمی پیدا شد. خیلی از فیلم ها به دل آدمی می نشیند حتی در زمان کرونا که سریال سازها و کمپانی ها ناچار و به دلیل وجود این ویروس مرگبار بدقول میشوند و اثر را اندکی دیر تحویل میدهند که خب حق هم دارند
«شوالیه سبز» به عنوان تازهترین فیلم دیوید لاوری برای روایت داستان قرون وسطاییاش که شمایل افسانهای-اساطیری نیز دارد، شیوهی حکایتی از جنس «روزی روزگاری»گونه را برمیگزیند؛ به این معنا که با وجود فقدان راوی، شکل توضیح موقعیتها و فصلبندیها به گونهای است که گویی راوی دانای کل دارد کتابی را میخواند و آنچه از پسِ…
جدیدترین اثر خالق «تاوان»، بسیار سریع و بیمقدمه و بدون اضافهگویی موقعیت داستانیاش را آغاز میکند؛ به گونهای که تقریباً در همان پانزده دقیقهی نخست معلوم میشود که هم شخصیت اصلی کیست و هم فیلم دربارهی چیست
همچنان که از عنوان فیلم و ایضاً کستینگ فیلم (انتخاب آنتونی هاپکینز برای نقش «پدر») و البته سکانس افتتاحیه (که بیواسطه سکانس معرفی شخصیت اصلی است) برمیآید، با درامی مواجهیم قائم به شخص؛ یعنی قائم به شخصیت، قائم به زیست و رفتار و کنش و واکنشهای شخصیت و قائم به موقعیتِ شخصیت؛ یعنی همان موقعیتی…
در گزارۀ “شیطان وجود ندارد” آن قدرت نهایی موجود است که در زبان و در مرگ وجود دارد. در دو جایی که بشر در آن اسکان میگزیند. و آن قدرت “نگاتیویتی” است. به اعتبار هگل هستی “آن چیزی است که نیست و نیست آن چه که هست” و به گفتۀ هایدگر “کسی که نگهدارندۀ نگاتیویتی…
جشنواره امسال یکی از پرحاشیهترین جشنواره های سالهای اخیر بود، اگر همیشه این فیلمها و سازندگانشان و به قولی حوادث درون متنی سینمای ایران حاشیه های اصلی را تشکیل می داد، این بار حاشیه ها ربطی به خود سینما نداشت.
نخستین نقصان روایی «کار کثیف» به عنوان تازه ترین فیلم خسرو معصومی، این است که تقریباً نه از وضعیت و موقعیت شخصیت ها و نه از خود شخصیت ها، هیچ معرفی اولیه ای ندارد و می خواهد از طریق داستان موقعیت، این معرفی شرایط و شخصیت پردازی را انجام دهد؛
جشنواره امسال هم از نیمه گذشت و به روزهای پایانی نزدیک شد. هرچه جشنواره به پایان خود نزدیکتر میشود، اهمیت دیدن یک فیلم شاخص و به یادماندنی که بتوان جشنواره سی و هفتم را با آن به خاطر سپرد، بیشتر میشود. درغیر این صورت، حتی وجود چند فیلم خوب و متوسط بازهم دردی دوا نمیکرد.
فیلمهای اجتماعی معمولا از تاثیرگذارترین آثار سینمایی محسوب می شوند؛ فیلمهایی که بازتابدهنده اوضاع و احوال جامعه، مشکلات و دغدغههای مردم، بهخصوص طبقه متوسط و لایههای اجتماعی پایین تر از آن هستند.
معمولا از روز دوم جشنواره به بعد، اوضاع و احوال قدری آرامتر و منظمتر میشود. آنها که از قطار جشنواره جا ماندهاند و به هر دلیل کارت ورود به سینما نصیبشان نشده، خیالشان راحت میشود که بالاخره جایی برای آنها هست یا اینکه باید فیلمها را جور دیگری دنبال کنند.
“همه میدانند” که فیلم افتتاحیۀ جشنوارۀ سینمایی کن ۲۰۱۸ بود، همدلی چندانی را ازسوی مخاطبان و منتقدان بینالمللیاش برنیانگیخته است؛ مسئلهای که فرهادی با فراست و هوشیاری منحصربفردش قطعاً احساس میکند و به چارهاندیشی برای آن اقدام.
در تازه ترین اثر آلفونسو کوارون یعنی «روما»، آنچه از ابتدا مسلم است، این است که مانند فیلم قبلی کوارون یعنی «جاذبه»، دیگر با یک اثر هالیوودی موقعیت محورِ پرکنش و پرحادثه مواجه نیستیم؛ حتی مجموعاً با یک اثر به لحاظ زیستی و رفتاری و موقعیتی، جهان شمول و دارای زبان جهانی نیز مواجه نیستیم؛…
هومن سیدی کارگردانی جسور و هوشمند است. او در چهار فیلمی که پیش از آخرین اثرش ساخته (آفریقا، سیزده، اعترافات ذهن خطرناک من، خشم و هیاهو)، به تجربیات نو و درخور توجهی در زمینه فرم دست زده است؛ البته هرگز به محتوا بیاعتنا نبوده و حرف برای گفتن نیز داشته. بر حسب غلبهی چگالیِ…
مهدی کرم پور در پنجمین اثرش یعنی «سوفی و دیوانه»، تقریباً از همان ابتدا، با ارائه ی شناسه های مشخصی از شمایل و شاکله ی روایی و نمایشی فیلم، برای مخاطب اش معلوم می کند که دقیقاً قرار است با چه مواجه باشد؛ از شمایل دیداری نیمه کارتونی، رنگ شاد، تیتراژ ابتدایی فیلم که حالت…
مؤلف فیلم البته به وضوح، نقاط کلیدی روایت پیرنگ اش را می شناسد و از این روی، فیلم اش را در پرده ی اول، بی مقدمه و بدون حاشیه پردازی و اضافه گویی، با یک رویداد در قالب قتل آغاز می کند و در ادامه نیز با واکاوی چند و چون آن قتل، خط سیر…
حتی در همان نگاه اول هم به راحتی می توان دریافت که بهمن کامیار در سومین اثر خود یعنی «مرداد»، پیش و بیش از هر چیز، کوشیده نحوه ی روایت کنجکاو برانگیزانه ای را برای فیلم اش برگزیند؛
آمیختگی عمیق مصالح داستانی با کالبد جغرافیایی ازالزامات اولیه فیلمی مانند تنگه ابوقریب است ، فیلم همانطور که از نامش پیداست شرخ واقعه ای تاریخی با محوریت موقعیتی عرضی است ، موقعیتی که باید حکایت از استعداد های استراتژیک مکان چه به لحاظ نقش طبیعی و چه از نظر ظرفیت پیشبرد درام در سکانس های…
در برخورد با «عصبانی نیستم» به عنوان دومین اثر بلند سینمایی رضا درمشیان، نخستین مسأله این است که به علت چهار سال اعمال توقیف و ممیزی بر فیلم، گویی با فیلم تکه پاره شده ای مواجهیم که فقدان قسمت های سانسور شده ی آن، به تکامل درام، عینیت یافتن آن و چه بسا شکل…
نفس ساختن فیلمی در جنوب و درباره جنوبیها (و هر نقطهای غیر از پایتخت) به خاطر گریز از مرکز و تن ندادن به سندروم فیلمهای تهرانیزده و آپارتمانی سینمای ایران تحسین برانگیز است. به شرطی که فیمساز با شخصیتها و فضایی که بستر روایت قصهاش است، همزیستی داشته و عمیقا آن را درک کرده باشد.…
در روزگاری به سر می بریم که مقوله ی واقعیت سازی یا حتی صرفاً انعکاس واقعیت، به حد و اندازه ای از پیچیدگی ساختاری و روایی و نمایشی رسیده که حتی یک فیلم مستند عُرفی نیز دیگر الزاماً بیانگر واقعیت خالص، اصیل و کامل سوژه و موقعیت نیست؛ حداقل به دلیل همین یک نکته ی…
پیش از خواندنِ «پسران، بدون پدران»-متنی که اُکتای براهنی دربارهی آلزایمرِ پدرش در ماهنامهی تجربه نوشته بود- امیدی به فیلمش نداشتم. راست میگفت:«یک توافقِ نانوشته وجود دارد. جامعه فرزندانِ آدمهای بزرگ را دوست ندارد.» و این را وقتی مطمئن شدم که همه در جوابِ پیشنهادم برای دیدنِ این فیلم، میگفتند:«چرا ببینیم؟ چون پسر رضا براهنیه؟…
دومین فیلم وحید جلیوند را میتوان در تداوم همان منظومه معنایی و جهان سینمایی فیلم اولش چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت دانست، اگرچه یک گام به جلو نبود و حفرههای داستانی آن، هم فیلم را از حیث منطق دراماتیک دچار مشکل میکند و هم ریتم آن را میگیرد.
قصه از این قرار است که دکتر کاوه نریمان…
فارغ از اینکه در این چند وقت اخیر در سینمای ایران چهها گذشته و کدام فیلمها در فستیوالهای بینالمللی حاضر بوده و موفق شده یا شکست خوردهاند؛ و گذشته از اینکه سیوششمین جشنواره فیلم فجر چگونه برگزار شد و داوریهایش چگونه بود و چند فیلم با بیعدالتی پشت خط جشنواره ماندند و مسائل و مواردی…