گوستاو فلوبر، موضوع مطالعات، نقدهای ادبی و شرححالنویسهای بیشماری بوده از جمله بازآفرینی ژان پل سارتر از حیات روحی و روانی نویسنده در «ابله خانواده». حال جولین بارنز رماننویس بریتانیایی، تسلیم وسوسهای شده از این قرار که گوستاو فلوبر بشود شخصیت اصلی رمانش «طوطی فلوبر».
تازهترین رمان جولیان بارنز، نویسندهی «درک یک پایان»، کتابی است دربارهی عشق. این کتاب با ترجمهی سهیل سمی از جانب نشر نو روانهی بازار کتاب شده و در کوتاهزمانی چند بار تجدید چاپ است.
ریتش باترا، کارگردان ٣٧ ساله اهل بمبئی، در نیویورک بود که یکدیگر را پشت در اتاق تدوین ملاقات کردیم. به تازگی فیلمبرداری صحنهای از فیلم «روحهای ما در شب» را در کلورادو تمام کرده بود که سومین فیلم بلندش در چهار سال اخیر محسوب میشود
” هیاهوی زمان ” آخرین اثر نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی ، جولین پاتریک بارنز است که درسال ۲۰۱۱ برای رمان ” درک یک پایان ” موفق به دریافت جایزه من بوکرشد . بعلاوه اودر فاصله سالهای ۱۹۸۴تا۲۰۰۵ سه بار دیگر نیز نامزد دریافت این جایزه بوده است .
ادبیات و راههای حقیقت*
ادبیات چیست
ادبیات بهترین راه گفتن حقیقت است؛ فرایند تولید دروغهای بزرگ، زیبا، و بهسامان است که از هر مجموعه واقعیتی بیشتر حقیقت میگوید. از اینکه بگذریم، ادبیات بسیاری چیزهاست، از قبیل لذتبردن از زبان و بازیکردن با زبان، و نیز شیوه صمیمانه شگفتی برای برقراری ارتباط با مردمی که آنها…
رمان کوتاه یا نولای «درک یک پایان» نوشته جولین بارنز، داستان بهپایانرسیدن یک جوان نابغه به نام ایدریئن (یا همان آدریان) است. مسئله اساسی رمان، مواجهکردن خواننده با مضمون کتاب است که شاید بشود اینطور خلاصهاش کرد،
تمام کتاب را که بخوانید یک سؤال را پیشروی خواهید آورد: «رابطه بین قدرت و هنر چگونه شکل گرفت؟» سؤالی با جوابهای بسیار. جوابهایی متناقض و گاه مضحک. رمان «هیاهوی زمان»، انعکاس صدای هنرمند بزرگی است که درون قفس بزرگتری گیر افتاده
کوتاه درباره جولین بارنز و آثارش
پارسا شهری
جولین بارنز، چیزی بیش از بیست عنوان کتاب، از رمان و مجموعهداستان و مقاله دارد و دو رمان پلیسی نیز با نام مستعار نوشته. تا پیش از ترجمه حسن کامشاد از رمان «درک یک پایان»، تنها چند داستان کوتاه از بارنز در ایران منتشر شده بود.…
جولین بارنز نویسنده ای است که به مخاطب باج نمی دهد. نثر وی عریان، عمیق و گاهی به شدت متاثرکننده است. این نویسنده انگلیسی متولد ۱۹۴۶ میلادی که سه سال از عمرش را به عنوان فرهنگ نویس واژه نامه آکسفورد و چند صباحی را نیز با نوشتن نقد در آبزرور گذرانده است.
'«درک یک پایان» اثر جولین بارنز؛ مورد عجیب سالخوردگی و خاطره
جاستین جردن*
ترجمه آزاده فانی
جولیان بارنز مینویسد: «من خوشباورتر یا خودفریبتر هستم، پس باید ادامه دهم، انگار که همه خاطراتم حقیقت دارد.» راوی «درک یک پایان» همواره همان تصورات منطقی را داشته، اما بازبینی زندگی گذشته او در حال حاضر، باورهای اساسی او…
'«هیاهوی زمان»؛ پرونده عجیب دمیتری شاستاکویچ
سپاس ریوندی*
اگر جولین بارنز نیت میداشت که به جای وامگرفتن نام «هیاهوی زمان» از اوسیپ ماندلشتام، شاعر روس، از جرج اُرول نامی اقتباس کند، آن نام احتمالا «۱۹۳۶» میبود. ۱۹۳۶ سالی است که ارعاب استالینی خودش را نشان داد و تصفیههای مشهور کلید خوردند. سال کبیسهای که مقدمه…
'«درک یک پایان» متوسط، گیرا، عالی
جف دایردس*
مترجم: فریبا ارجمند
ورونيكا، دوست دوران دانشجويي راوي كتاب تحسينشده جولين بارنز «حس يك پايان» به او ميگويد كه تو اصلا درك نميكني. بعد، پس از اينكه راوي سرنخهاي بيشتري پيدا ميكند، ورونيكا ميگويد كه تو هنوز هم درك نميكني. آنقدر چيزهايي كه راوي درك نميكند…
سرانجام جایزه بوکر به جولین بارنز (۱۹۴۶-لستر انگلیس) رسید. او که پیشتر سه بار برای رمانهای «طوطی فلوبر» (۱۹۸۴)، «انگلیس- انگلیس» (۱۹۹۸) و «آرتور و جُرج» (۲۰۰۵) به مرحله نهایی جایزه بوکر راه یافته بود، بالاخره توانست برای «درک یک پایان» جایزه بوکر ۲۰۱۱ را از آن خود کند تا این طلسم برای چهارمینبار شکسته…
'برشی از «درک یک پایان» اثر جولین بارنز
ترجمه حسن کامشاد
ما در زمان به سر میبریم - زمان ما را در خود میگیرد و شکل میدهد- اما من هیچگاه احساس نکردهام که زمان را چندان خوب میفهمم... منظورم زمان عادی است؛ زمان روزمره، که به شهادت ساعت دیواری و ساعت مچی، منظم میگذرد؛ تیکتاک،…
«درک یک پایان»، یازدهمین رمان جولین بارنز است که نخستینبار در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و به دریافت جایزه بوکر نائل آمد، اخیرا با ترجمه حسن کامشاد در اختیار فارسیزبانان قرار گرفته است. بارنز با آنکه از نویسندگان مهم و تاثیرگذار ادبیات انگلیس در دو دهه اخیر بهشمار میآید،
«اندیشه چیزی است که اغلب پنهان میشود اما همواره رفتارهای روزمرهمان را برمیانگیزد، حتی در عادتهای خاموش همواره اندیشه وجود دارد. نقد عبارت است از بیرونکشیدن این اندیشه و تلاش برای تغییر آن. نشاندادن اینکه چیزها آنطور که تصور میشود بدیهی نیستند