گویی داستان «اگنس» غافلگیریهای متعددی را در خود جای نداده است. رمان «اگنس» داستان را همان طور که هست بازگو میکند و در نخستین جملههای رمان اتفاقی که افتاده است را به وضوح بیان میکند: اگنس مرده. داستانی او را کشت. تنها چیزی که از او باقی مانده همین داستان است.
پیتر اشتام با «اگنس» از سوییس به ایران آمد: «اگنس مُرده است. داستانی او را کشت. از اگنس، جز این داستان چیزی نمانده.» اشتام با این رمان پستمدرن عاشقانه، خودش را با آدمهای معمولی قصههایش در دل خوانندگان فارسیزبان جا داد: «اغلب ماها و همچنین خودم، آدمهای معمولی هستیم. به نظرم زندگیهای معمولی از نظری…