این مقاله را به اشتراک بگذارید
روزهای واپسین بهمن ماه هر سال، مصادف است با سالروز تولد صادق هدایت (۲۸بهمن ۱۲۸۱)، درباره نقش تاثیرگذارهدایت نه تنها برنسل های مختلف ادبیات داستانی ایران که در اغلب زمینه های فرهنگی و هنری این دیار، بسیار سخن گفته شده، درباره اهمیت او همین بس که با وجود گذشت قریب به شش دهه از مرگش، هنوز زندگی و آثارش محل نقد و بررسیهای بسیار و نظرات متفاوت و متناقضیست، وقتی برخی از نویسندگانی که به زعم خود در جبهه مقابل هدایت هستند، تلاش بسیاری برای تخریب و کم ارزش جلوه دادن نقش و تاثیر آثار هدایت داشته و دارند، این خود مهمترین دلیل بر اهمیت و تاثیرگذاری انکار ناپذیرآثار اوست.
درحالی که در بسیاری از کشورهای دنیا، نویسندگانی بسیار کم اهمیتتر از هدایت را بر صدر مینشانند، و حتی بعد از مرگشان یادگارهای برجای مانده از آنها را قدر دانسته و عزیز میشمارند، متاسفانه به دلیل پارهای سطحینگریها در سالهای دور و نزدیک، هیچگاه با میراث برجای مانده از هدایت، متناسب با شان و اهمیت این نویسنده، برخورد نشده است.
خانه پدری صادق هدایت واقع در خیابان کوشک در قسمت شمالی لاله زار نو که قرار بود در سالهای پیش از انقلاب، توسط علاقمندان او، بدل به موزهای برای نگهداری وسایل برجای مانده از این نویسنده بزرگ و جهانی شود، اما پس از انقلاب در یک اقدام عجیب تا سالها، بدل مهد کودک شد! مهد کودکی که روی دیوارهای آن نقاشیهایی از حیوانات و بچههایی در حین بازی کشیده شده بود…در سالهای اخیر اگرچه این مهد کودک تعطیل شده و پلاکی کوچکی هم به عنوان ثبت ملی این بنا، بر سردر آن نصب شده، اما با بیتوجهی به این بنای قدیمی که قطعا نیازمند نگهداری و محافظت است، هیچ بعید نیست در آینده نزدیک تبدیل به یک مخروبه شود، درباره دیگر یادگارهای عزیز این نویسنده بزرگ هم برادرزادهاش جهانگیر هدایت، در نامهای که به مناسبت صد و هشتمین سالگرد تولد هدایت نوشته، توضیحات کافی و دردناکی داده که در ادامه میخوانید.
اما در نهایت میماند یک سوال و آن اینکه تصور کنیم، در یک حالت ایدهآل فردا روزی این خانه تعمیر شده و وسایل برجای مانده از هدایت را هم در آنجا گردآوری کنند و به عنوان یک موزه کوچک به حفظ و نگهداری آنها بپردازند تا به مرور زمان از بین نرود و… این مسئله با کدام یک از مقدرات فرهنگی و سیاسی در این دیار منافات دارد و چه کسی از این بابت لطمه خواهد خورد. از زمان تولد هدایت تا به امروز دولتهای بسیاری آمده و رفتهاند، حتی اگر از بسیاری نام سرآن این دولت ها پرسیده شود، آنها به خاطر نخواهند آورد، اما هدایت هنوز نامش برقرار است و برقرار هم خواهد ماند؛ حتی اگر تمام یادگارهای مادی برجای مانده از او به مرور زمان از بین بروند، آثار او رویین تن در برابر زمان زنده و حی و حاضر خواهند ماند. ای کاش به جای پارهای بغضها و کینههای بیدلیل قدر مفاخر فرهنگی خود را میدانستیم، چنان که دیگران بر همین روش و منش عمل میکنند.
پیشنهاد نامگذاری هفته ای به نام صادق هدایت
از خواندن یادداشت جهانگیر هدایت (به نقل از ایلنا)، به علاقمندان صادق هدایت این نوید را میدهیم که به مناسبت سالروز هدایت، در یک پکیج خواندنی، یک هفته در «مد و مه» با او خواهیم بود و یادش را گرامی خواهیم داشت، امیدواریم علاقمندان ادبیات با استقبال از این پکیج: بازدید از مطالب، لینک دادن مطالب سایت و کامنتهای خود، همراه با ما یاد این بزرگ را گرامی بدارند و نیز ما را تشویق کنند که در مورد دیگر مفاخر ادبی هم چنین روالی را دنبال کنیم. و چه خوب بود متولیان فرهنگی یا لااقل اهالی و علاقمندان فرهنگ و ادییات در یک اقدام خود جوش و غیر دولتی این هفته را به نام نامی صادق هدایت مزین می کردند، این هم یک پیشنهاد است، که شدنی ست.، احتیاجی نیست روزها و هفته توسط نهادهای دولتی نامگذاری شوند، در حقیقت تا نامی توسط مردم پذیرفته نشود ماندگار نخواهد شد، پس چرا ما هفته ای به نام هدایت نداشته باشیم؟ به هر روی دوستان علاقمند می توانند مطالب و نوشته های خود را درباره هدایت و آثارش برای ما بفرستند…(حمید رضا امیدی سرور)
***
صادق خان تولدت مبارک!
جهانگیر هدایت
۲۸ بهمن ماه ۱۳۸۹ صادق هدایت یکصد و هشت ساله میشود. گرچه او ۵۹ سال قبل در پاریس به زندگی خود خاتمه داد ولی این یک مرگ فیزیکی بود و نام و شهرت و افکار و آثار او نه تنها زندهاند بلکه انگیزه بسیاری کتب و مقالات و پژوهشها و بررسی و مراسم و جشنها شد.
صادق هدایت زندگی دنیایی کوتاهی داشت، ۴۸ سال ولی هنوز طنین آخرین فریادش که همان خودکشی بود به گوش میرسد.
صادق هدایت در وطنش، مملکتی که زاییده شد، درس خواند، رشد کرد، زندگی کرد و آثار خود را نوشته و منتشر کرد اما درحال حاضر چه وضعی دارد؟
درهمه دیرمغان نیست چومن شیدایی/ خرقه جائی گروی باده و دفتر جائی
صادق هدایت شیدایی است که تمام آثارش شش سال است مهر ممنوعالچاپ و ممنوع الانتشار خورده و اجازه نمیدهند آثار او تجدیدچاپ و منتشر شوند. خانه پدری صادق هدایت را ۳۰ سال است بیمارستان دکتر امیر اعلم که دیوار مشترکی با آن خانه دارد تصرف کرده است. ابتدا مهدکودک کارکنان بیمارستان بود که هنوز آثارش مثل عکسهای کارتونی روی دیوارها، تاب و سرسره و چرخ فلک و غیره درحیاط این خانه خاطره تلخ را تجدید میکنند و حالا شده کتابخانه بیمارستان چون بیمارستان آموزشی است. اطاق صادق هدایت، اطاقی که درآن بوف کور، سه قطره خون، وغ وغ ساهاب و غیره نوشته شده چند تا کامپیوتر گذاشتهاند و دانشجویان دارند با آنها چه میکنند؟ من نمیدانم، اگر کسی بخواهد خانه هدایت را بازدید کند آنقدر سرش قرطاس بازی درمیآورند که خسته شود برود پی کارش اما اگر سرسختی کرد و هرطوری بود آمد که خانه را به بیند به او میگویند مگر بیکاری آمدی این خانه را به بینی؟ برو جاهای روحانی را به بین.
میز تحریر صادق هدایت در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درحال ازمیان رفتن است. مسئولین این دانشکده از اینکه میز هدایت بر اثر بیتوجهی در مسیر نابودی حرکت میکند فوقالعاده خوشحالاند و شاید مرتب این موفقیت خود را به رؤسایشان گزارش میدهند.
لوازم و وسایل باقی مانده از صادق هدایت در انبار زیرزمین موزه رضا عباسی ۳۰ سال است خاک خورده، لطمه دیده و در خطر نابودیاند. موزه محکم این آثار را در سیاهچالی حبس کرده و به شدت مراقبت میکند که مبادا کسی آنها را به بیند و گرد و خاکشان را بزداید. قسمتی از این لوازم مانند یک فرش کوچک از بین رفته، هزار بیشه هدایت که چوبی است در شرف ازمیان رفتن است. آن چه کاغذی هستند دارند پودر میشوند و نگاهدارندگان میراث فرهنگی مملکت درنهایت دقت؛ برنامهی محو و نابودی این آثار بسیار پرارزش فرهنگی را دنبال میکنند!
مسابقه ادبی صادق هدایت ۳ سال است مورد قهر و غضب قرارگرفته و حتی در فرهنگسراها و خانه هنرمندان اجازه نمیدهند برای این مسابقه یادبودی از صادق هدایت برگزار شود و حداکثر کارشکنی برای جلوگیری از این مسابقه ادبی انجام میشود.
در نمایشگاههای کتاب نه تنها عرضه کتب صادق هدایت یا درباره او ممنوع است اگر پوستری باشد که تصویر صادق هدایت را نشان میدهد مأمورین فرهنگ نژاد میآیند روی صورت صادق خان کاغذ میچسبانند که کسی او را نه بیند.
پستخانه اگر از خارج کتب صادق هدایت یا مربوط به او را به ایران بفرستند؛ مصادره میکند و آن کتاب یا مجله هرگز به گیرنده نمیرسد.
کار به جایی رسید که حتی کتب هدایت به مقصد من را هم مصادره میکنند. حق دارند میترسند من آثار عمویم را بخوانم و منحرف شوم!
بله، صادق هدایت در وطنش به شدت تحت سانسور، محرومیت و ظلم است ولی تمام کتابهایش را در خیابانها بهطور قاچاقی میفروشند. هنوز بوف کور یکی از ۱۰ داستان سورئالیست برتر ادبیات دنیاست! آثارش به ۲۵ زبان دنیا ترجمه شده و یکی از معروفترین نویسندگان ایران، زبان فارسی و آسیاست.
مهم نیست همه بگیر و به بندها در پایان سرنوشت مشترکی دارند
صادق خان تولدت مبارک!
تاریخ انتشار در مد و مه:۲۱ بهمن ۱۳۸۹
5 نظر
نصرت درویشی
وب سایت چراغ های رابطه تلاش خواهد کرد مطالبی که سایت ادبی «مد ومه» به مناسبت هفته «صادق هدایت» (از ۲۵ بهمن تا یکم اسفند) منتشر میکند، منعکس نماید.
نصرت درویشی/بهمن ماه /۱۳۸۹
دوست
تاریخ قضاوت خواهد کرد که چه کسی به فراموشی سپرده خواهند شد، آنها یا کسانی مانند هدایت!!!
xx5001
sadegh hedayat ru bedim be Russia
Paiam
فکر میکنم این کمترین کاری است که ما می توانیم برای این عزیز بکنیم.باید او را آنطور که بود به مردم شناسند. نمی دانم چند صد سال دیگر باید بگذرد تا صادق هدایت دیگری در ادبیات ایران آفریده شود.
فروغ
کاش یاد بگیریم مثل او جوری دیگر نگاه کردن را . شاید می دانسته قرار روزگار بر چیست که چنین تلخ رفت…